یک روز تاته
او را به جلسهاى دعوت کرد که «اتحادیه هنرمندان سوسیالیست محله شرق پایین» همراه
با هفت سازمان دیگر جزو تشکیلدهندگان آن بود. رویداد مهمى بود. سخنران جلسه شخص
اِما گلدمن بود. تاته به دقت توضیح داد که او با گلدمن سخت مخالف است، چون که
گلدمن آنارشیست است و او سوسیالیست، اما براى شهامت و شرافت او احترام زیادى قائل
است؛ همچنین گفت به همین دلیل موافقت کرده است که نوعى توافق موقت میان
آنارشیستها و سوسیالیستها برقرار شود، ولو براى همان یک شب، چون وجوهى که در این
جلسه جمعآورى مىشود براى پیراهندوزها است که در حال اعتصاباند، و براى کارگران
ذوبآهن مککیز پورت پنسیلوانیا، که در حال اعتصاباند، و براى فرانسیسکو فرد
آنارشیست که دولت اسپانیا خیال دارد او را به جرم راه انداختن اعتصاب عمومى در
اسپانیا محاکمه و اعدام کند. در ظرف پنج دقیقه ایولین در امواج تکاندهنده
آرمانهاى رادیکال غوطهور شد. جرأت نداشت به تاته بگوید که تا به حال هیچ
نمىدانسته است که سوسیالیسم یک چیز است و آنارشیسم چیز دیگر، یا اینکه از خیال
دیدن اِما گلدمن معروف وحشت مىکند. (بخارا۷۳-۷۲ ، مهرـ دی ۱۳۸۸)
مترجم : حسن چاوشیان
ناشر: اختران
سال انتشار: ۱۳۹۱
تعداد صفحات: ۳۰۸
واژه آنارشی در جهان غرب مایه پریشانی اكثر مردم می شود؛ این واژه حاكی از
بی نظمی، خشونت و عدم قطعیت است. آنها برای ترسیدن از چنین چیزهایی دلایل خوبی
دارند، زیرا سال هاست كه با آنها زندگی كرده اند، البته نه در جوامع آنارشیستی (كه
هرگز وجود نداشته اند) بلكه درست در همان جوامعی كه بیشترین ترس از آنارشی را
داشته اند، یعنی دولت ـ ملت های نیرومند روزگار مدرن. هربرت رید، نویسنده این اثر،
شاعر و فیلسوف هنر، یك آنارشیست است.
هربرت رید از رهگذر تجربه های خاص خویش به آنارشیسم فلسفی رسید. «رویكرد
زیباشناسانه به سیاست» مفهومی است كه رید در كتاب حاضر به مخاطبش عرضه می كند.
او معتقد است نظم و ترتیب فعلی دنیای سیاست، به قسمی كه در جهان امروز می
بینیم، نظمی است كه به جامعه تحمیل می شود؛ نه مردم آن را می خواهند، و نه آن وقعی
به نیازهای مردم می گذارد؛ به همین دلیل، آشوبناك و ویرانگر است. سیاست بختكی است
كه بر احساسات ما سنگینی می كند. سیاست ناقض اساسی ترین اقتضای زیباشناسی است ـ بی
بهره از زیبایی است. سیاست تحمیلی است، مثل صدایی كه با چنان بسامدی به گوش ما
بكوبد كه فریادمان درآید، و كسانی كه آن را به راه انداخته اند، آن را موسیقی
بنامند. «نظم» زندگی مدرن چنان همهمه و جنجالی است كه ما را نسبت به الحان ظریف تر
و ملایم تر جهان تقریباً ناشنوا ساخته است. آنارشیست ها معتقدند كه نهاد سرمایه
داری نهادی ویرانگر غیرعقلانی و ناانسانی است. سرمایه داری حریصانه منابع سرشار
زمین را می بلعد و سپس مقادیر انبوهی از محصولات را با آنها سرهم بندی می كند.
آنارشیست ها می گویند هر ۲ نوع بوروكراسی سرمایه داری و سوسیالیستی زمانه
ما نتوانسته اند به بزرگ ترین وعده خویش، كه استقرار دموكراسی است، عمل كنند. جوهر
و ذات دموكراسی این است كه مردم باید كنترل زندگی خویش را در اختیار داشته باشند،
ولی زندگی های ما با مجتمع سیاسی ـ نظامی ـ صنعتی دولت های بزرگ هدایت می شود.
آنارشیست ها معتقدند كه عبارت «نظم و قانون» از نیرنگ های بزرگ دوران
ماست. قانون موجب نظم نمی شود. قانون، اگر چیزی به دنبال آورد، همانا نظم دولت
توتالیتری، یا نظم ارتش است كه در آنها ترس و تهدید موجب می شود مردم سر جای خود
بمانند. قوانین، بنابه طبع، نمی توانند جامعه خوبی بیافرینند؛ چنین جامعه ای فقط
به دست شمار عظیم مردمانی خلق می شود كه ذخایر و منابع و نیز خودشان را به صورت
داوطلبانه به نظم و ترتیب می كشند. آنارشیست ها تمدن مدرن را به نقد می كشند و می
گویند كه تمدن مدرن، با «حكومت قانون» و فعالیت های غول آسای صنعتی، و با
«دموكراسی نمایندگی»اش، چه چیزی به ارمغان آورده است؟ در حالی كه خود آنارشیست ها
هم متهم شده اند كه طرفدار خشونتند و آن را روش ایجاد تغییر انقلابی می دانند. اما
حقیقت این است كه آنارشیست ها تغییر انقلابی را چیزی فوری و بی واسطه می انگارند،
چیزی كه هم اكنون هرجا كه هستیم، هرجا كه زندگی می كنیم، و هرجا كه كار می كنیم
باید انجام دهیم. چنین انقلابی یك هنر است.یعنی نیازمند جسارت تخیل نیز هست.
آنارشیست ها می كوشند رابطه پیچیده و بغرنج نهادهای در حال تغییر و فرهنگ
در حال تغییر را سر و سامان دهند. آنان می دانند كه ما باید هم اینك در فرهنگ شروع
به انقلاب كنیم: اما این را هم می دانند كه این انقلاب بسیار محدود خواهد بود تا
وقتی كه راه تازه ای برای زندگی توده های مردم باز شود. «رید» در این باره می
نویسد: «نمی توان فرهنگ را از بالا تحمیل كرد ـ فرهنگ باید از پائین بجوشد. فرهنگ
از میان مردم، از بطن كار و زندگی روزانه آنان برمی آید. فرهنگ تجلی خودجوش سرخوشی
های مردم در زندگی و در كار است، و اگر این سرخوشی وجود نداشته با شد، فرهنگ هم
وجود ندارد».
به اعتقاد هربرت رید فن و هنر انقلاب باید فراتر از آنچه «عقل» و آنچه
«علم» می نامند برود. چون هم عقل و هم علم به تجربه ناقص گذشته محدود هستند.
هربرت رید
ترجمه حسن چاوشیان
نشر اختران
سیاست امروز بختکی ست که بر احساسات ما سنگینی می کند.سیاستی که بی بهره
از زیبایی ست.سیاستی که تحمیلی ست ...مثل صدایی که با بسامد زیاد به گوش ما می
کوبد و کسانی که آن را به راه انداخته اند،ناباورانه ،موسیقی می نامندش...نظم
زندگی مدرن ،چنان بی نظمی تهوع آوری ست که تمام صداهای ظریف و ملایم جهان را دیگر
نمی شنویم...
سارا- یکشنبه پانزدهم مهر 1386
اگر هدف شما تامین آزادی است، باید بیاموزید فارغ از فرمان فرمایی و اجبار
رفتار کنید. ( برگمن )
وقتی صحبت از آنارشیسم به میان می آید، مرد ریشویی را تصور می کنیم که
کلاه پت و پهنی بر سر دارد و بمب دست سازی در جیب ! اما بعد از خواندن کتاب
"هربرت رید" ، شاعر و فیلسوف هنر، بی گمان این تصویر در ذهنمان رنگ
خواهد باخت؛ تصویری که به گفته ی "رید"، دست ساخت مطبوعات بورژوایی است !
واژه ی آنارشی معمولا در اذهان ما بی نظمی، خشونت و عدم قطعیت را تداعی می
کند اما هربرت رید در کتاب خود، "آنارشیسم، سیاست شاعرانه"، معتقد است
که بشر سال هاست با این مفاهیم زندگی می کند. البته نه به سبب زندگی در جوامع
آنارشیستی - که هرگز وجود نداشته اند - بلکه درست در دوران سیطره ی دولت- ملت های
مدرن روزگار ما.
به عقیده وی، تمدن ما یک رسوایی تمام عیار است ! در هیچ دوره ای از تاریخ
بشر، چنین آشوب اجتماعی سابقه نداشته است؛ آشوبی که به صورت زرادخانه های سلاح های
شیمیایی و هسته ای، جنگ ها و مناقشات خشونت بار، فقر و گرسنگی، آسایشگاه های روانی
و... مطرح می شود و این همه، حاصل سیاست عملی دوران ماست. فیلسوف آنارشیست باید
کار خود را با آشکار ساختن پوچی و بی معنایی
همین سیاست عملی - که غالبا با آنارشیسم مقایسه می شود - آغاز کند و در پی
آن باید خواهان پایان دادن به این اوضاع و شرایط و آوردن نظمی نوین به این جهان
باشد. این امر تنها وقتی ممکن می شود که تمدن ما از نو ساخته شود چون در غیر این
صورت، همه ی فعالیت های فکری ما بیهوده خواهد بود.
هربرت رید معتقد است که تنها راه برای ایجاد این نظم نوین، قیام و انقلاب
است اما تاکید می کند که موثرترین شکل شورش و انقلاب، درین دنیای خشونت باری که ما
در آن زندگش می کنیم، عدم خشونت است ! روح کلی یک قیام و طغیان، کلیت یک تمدن پوچ
و مهمل را نشانه می گیرد و این ممکن نیست مگر آنکه انقلاب در عادات اندیشیدن و
عادات اخلاقی انسان ها اتفاق بیفتد. به اعتقاد وی، انقلاب در معنای واقعی اش با
خشونت و ضرب و زور به دست نمی آید بلکه انقلاب باید در ذهن و کردار آدمیان پا
بگیرد. انقلاب در مفهوم عام، چیزی را تغییر نمی دهد بلکه فقط دسته ای از سروران و
اربابان را جانشین دسته ای دیگر می کند. اما انقلاب واقعی به معنای استقرار ارزش
های انسانی نو و روابط اجتماعی جدید و نگرش دگرگون شده ی انسان به انسان است. این
انقلاب فوری و بی واسطه، هم اکنون، هر جا که هستیم، باید اتفاق بیفتد و این یعنی
تغییر دادن روابط اقتدارطلبانه بین زنان و مردان، والدین و فرزندان و ...
این اقدام انقلابی را نمی توان در هم شکست چون در زندگی هرروزه به پا می
شود؛ در سوراخ سمبه های ریزی که دستان زورمند اما درشت و زمخت قدرت دولت نمی تواند
به آسانی به آن برسد چرا که سرشت آدمی را تغییر می دهد و این زمینه ی تغییر زندگی
اجتماعی آدمی است.
نکته ی دیگری که در نظریات رید یکسره با تصور ما از آنارشیسم در تضاد است،
تعبیر او از هنرمند و فردیت آدمی است. وی می نویسد: " ارزش یک تمدن، تنها با
کیفیات و دستاوردهای نمایندگان آن، یعنی فیلسوفان و شاعران و هنرمندانش ارزیابی می
شود و پیشرفت، به معنای استقرار تدریجی تمایزیافتگی های کیفی بین افراد جامعه است.
هرچقدر جامعه بیشتر پیشرفت کند، فرد با روشنی و وضوح بیشتری در برابر گروه قرار می
گیرد. به این ترتیب واحد و عنصر اصلی آینده، فرد است؛ دنیایی در خویش، خودبسنده و
خودآفرین، که آزادانه می دهد و می گیرد اما ضرورتا یک روح آزاد است ! ابرمرد
راستین کسی است که خویش را دور و مستقل از گروه نگه می دارد. هنرمند یک فردیت
عینیت یافته است. او ضرورتا یک آنارشیست است و با همه ی معناهای دولت سازمان
یافته، مخالف است؛ چه آنچه از گذشته به ارث برده ایم و چه آنچه به نام آینده به مردم
تحمیل می شود؛ او آواره ی بی ایمان سرزمین بی صاحب تخیل خویش است و نمی تواند بدون
دست کشیدن از وظایف اصلی خویش، در سردابه های بی روح یک حزب سیاسی آرام بگیرد.
" اما در عصر ما هنر به هر ترتیب که شده عقیم می شود. این سرنوشت جهانی
شاعرانگی است !
تمدن های جزم اندیش روزگار ما، بنا به ماهیت و ساختار اصول خود، ارزش هایی
را از میان برمی دارند که هنرمند با آن ها و برای آن ها زندگی می کند. جهل و بی
تفاوتی و بیدادگری سرمایه داری، که هنر را تا حد صنعتگری فرو می کاهد، روی دیگر
سکه ای است که خواهان استفاده از هنرمند برای مقاصد سیاسی خود است و در دولت های
توتالیتر به منصه ی ظهور می رسد.
رید می گوید دولت های اقتدارطلب، جنگ ها و انقلاب ها، ثمری برای فرهنگ و
هنر نداشته اند زیرا هیچ ثمری برای آزادی نداشته اند ! آزادی امری روان شناختی و
فردی است و اوضاع و شرایطی است که روح بشر در آن به خودانگیختگی و خلاقیت می رسد و
تا زمانی که دولت وجود دارد آزادی ممکن نیست. پیشنهاد او برای حذف دولت از زندگی
بشر، روی آوردن به سیاست محلی و به رسمیت شناختن حق خودمختاری محلی مردم است. به
این ترتیب، نمایندگان سیاسی، جانشین سیاست مداران حرفه ای خواهند شد؛ سیاست مداران
عجیب الخلقه ای که سودایی جز رسیدن به مقام و قدرت ندارند و انگیزه شان همیشه جاه
طلبی شخصی و جنون خودبزرگ بینی است ! همین ها کافی هستند تا هر فردی را دچار فساد
ناشی از قدرت کنند.
عقاید هربرت رید درباره ی عدالت، آزادی، دین و ... نیز با پیش زمینه ی
ذهنی ما از واژه ی آنارشیسم تفاوت بسیار دارد. شاید اگر وی نام دیگری بر اعتقادات
خود می نهاد، می توانستیم راحت تر و به دور از پیشداوری، با نوشته ی او ارتباط
برقرار کنیم. او خود نیز به این نکته واقف است اما ظاهرا نامی بهتر از آنارشیسم
برای آموزه های خود نمی یابد. در هر حال، آنچه رید به آن معتقد است، هرچند ممکن
است به نظر ما آرمان هایی اغراق آمیز، دور از واقعیت و کاملا غیرعملی جلوه کند اما
شاید بتوانیم در این اعتقاد با او همراه باشیم که تنها آرمان های مهمل و غیرعقلانی
و مبتنی بر شور و احساس می توانند بشر را به ادامه ی حیات امیدوار کنند و به او
نیروی تحول و حرکت و زندگی را ارزانی دارند !
جملاتی از هربرت رید شاعر و منتقد بزرگ ادبی "دانش
و فهم من از تاریخ فرهنگ مرا به این عقیده پایبند کرده است که جامعه آرمانی نقطه
ایست در افقی که هر لحظه از دیده ناپدید میشود. ما مدام , بسوی آن در حرکت هستیم
اما هرگز نمی توانیم به آن برسیم . با اینهمه باید با شور و شوق در کشاکشی رویاروی
در گیر شویم".
آنارکوسندیکالیسم(با مقدمه نوام
چامسکی)
مترجم: محمودرضا عبداللهی
جامعه شناسی
ناشر: نشر افکار
تاریخ انتشار: ۱۳۹۱
۲۰۸ صفحه
چاپ آنارکوسندیکالیسم اثر رودولف راکر برای
آنان که دلمشغول مسائلی چون آزادی و عدالتاند رویدادی بسیار مهم محسوب میشود.
دیدگاه او دربرابر گرایشهای غالب در اندیشهی مدرن اجتماعی و سیاسی قرار میگیرد
که انگیزهی یاری به خود را از بین بردهاند. این دیدگاه هنوز الهامبخش باقی
مانده است و همچنان انگیزهای استوار برای اندیشه و عمل سازندهی ما محسوب میشود.
کتاب
«آنارکوسنديکاليسم» کتابي به قلم رودلف راکر و با مقدمه اي از نوام چامسکي است.
«اي. اچ. کار» اين اثر را از يک سو بازگويي آموزه هاي اساسي آزادي خواهي با بياني
نوين و از ديگر سو واکنشي در برابر شکلي که اکنون جنبش سوسياليستي به خود گرفته
است معرفي مي کند. «نوام چامسکي» درباره اين اثر مي گويد: «چاپ آنارکوسنديکاليسم
اثر رودلف راکر، براي آنان که دلمشغول مسائلي چون آزادي و عدالت اند، رويدادي
بسيار مهم محسوب مي شود. ص 13» چامسکي اين اثر را الهام بخش خود توصيف مي کند و بر
اين نظر است که راکر راهي را به سوي دنيايي بسيار بهتر به ما نشان داده است
«دنيايي که دست يابي به آن ممکن است و شايد تنها آلترناتيو فاجعه اي جهاني باشد. ص
13» چامسکي همچنين ديدگاه راکر را در برابر گرايش هاي غالب در انديشه مدرن اجتماعي
و سياسي مي داند و آن را انگيزه اي استوار براي انديشه و عمل سازنده ما بر مي
شمارد. راکر آثاري زيادي نگاشته اما اين اثر مهمترين کتاب اوست که نخستين بار در
لندن در 1938 منتشر شد و سپس ويرايش جديدي از آن در 1947 انتشار يافت. «اين کتاب
که در طول جنگ داخلي اسپانيا به نگارش درآمد و هدفش آشنايي خوانندگان با ايدئولوژي
الهام بخش انقلاب اجتماعي اسپانيا بود، همچون اثري بي همتا در معرفي انديشه
آنارشيسم و گزارشي معتبر از تاريخ اوليه آنارشيسم بين المللي به حساب مي آيد. ص
10» کتاب از شش فصل با نام هاي آنارشيسم: اهداف و مقاصد، پرولتاريا و آغاز جنبش
نوين کارگري، پيشگامان سنديکاليسم، اهداف آنارکوسنديکاليسم، شيوه هاي
آنارکوسنديکاليسم، تحول آنارکوسنديکاليسم و يک پي گفتار تشکيل شده است. در 1953 به
مناسبت هشتاد سالگي رودولف راکر بزرگداشتي در لندن برگزار شد که در آن پيام هاي
ستايش آميزي از چهرهاي برجسته اي چون توماس مان، آلبرت آينشتاين، هربرت ريد و
برتراند راسل خوانده شد.
مترجم: محمودرضا عبداللهی
جامعه شناسی
ناشر: نشر افکار
تاریخ انتشار: 1388
۱۷۶ صفحه
کالین وارد نویسنده متولد: 1924 انگلیس
درباره ی نویسنده: کالین وارد متولد ۱۹۲۴ در شهر وانستید واقع در
استان اسکس بریتانیاست.او بین سالهای۱۹۴۷ تا ۱۹۶۰ ، سردبیری روزنامهی آنارشیستی
فریدم را به عهده داشت.در ۱۹۶۱ ، ماهنامهای آنارشیستی با نام آنارشی پایه گذاری
کرد و تا سال ۱۹۷۰ سردبیر آن مجله بود.
کالین وارد زمانی که در ارتش بریتانیا در
زمان جنگ جهانی دوم خدمت میکرد به آنارشیسم روی آورد. او که مشترک نشریهی
آنارشیستی گزارش جنگ بود،در ۱۹۴۵ ،از محل خدمت خود به لندن فراخوانده شد تا در
دادگاه سردبیران این نشریه شهادت دهد؛ آنها متهم بودند با چاپ مقالهای سربازان را سربازان را به ترک
انجام وظیفه تشویق کردهاند.کالین وارد به شدت علیه این اتهام صحبت کرد ،گرچه ،
سرانجام ،نویسندگان به حبس محکوم شدند. او،در
سالهای دهه ی ۱۹۵۰ ،با جدیت در فعالیتهای آنارشیستی پرداخت.در۱۹۷۱، به مقام
کارشناس آموزشی انجمن برنامهریزی های شهری -استانی بریتانیا برگزیده شد.کالین
وارد آثار بسیاری در حوزه ی آموزشی ، معماری ، و برنامهریزی شهری تألیف کرده است
. مهمترین اثر او به نام کودکان در شهر(۱۹۷۸)در باره ی کپدکان خیابانی است . از
دیگر آثار او میتوان به آنارشی در عمل (۱۹۷۳) ومسکن رویکردی آنارشیستی (۱۹۷۶)
اشاره کرد. عقاید
آنارشیستی کالین وارد مبنی بر این نظریه است تمامی اشکال سازمانهای اجتماعی سلطه
جو وقدرت گرا باید از میان بروند و جای آنها را سازمانهایی خودگردان و غیرسلسله
مراتبی بگیرند. در ۲۰۰۱، دانشگاه انجلیا راسکین به آقای وارد نشان دکترای افتخاری
اعطا کرد. م.ر.ع
آنارشیسم ، کالین وارد، ترجمه محمودرضا
عبداللهی، نشر افکار، چاپ اول 1388 ، 176 صفحه
مدخل آنارشیسم که کروپاتکین در «1905» برای
یازدهمین ویرایش دانش نامه ی بریتانیکا نوشت با این توضیح اغاز می شود که آنارشیسم
«نامی است که به مسلک یا عقیده ای درباره ی زندگی یا شیوه ی اداره ی امور می دهیم
که مطابق آن جامعه بدون دولت تصور می شود؛
در چنین جامعه ای سازگاری از راه تسلیم شدن به قانون یا فرمانبرداری از قدرت حاکم
به دست نمی آید، بلکه از طریق توافق آزادی
حاصل می شود که گروه های مختلف با یکدیگر منعقد می کنند. این گروه ها، از
مناطق ومشاغل گوناگون، آزادانه برای تولید ومصرف و نیز رفع نیازها و برآورده شدن
خواست های متعدد زندگی متمدنانه پدید می آیند.»
کالین وارد
نویسنده¬ی
کتاب در پیش¬گفتار متذکر می¬شود آنارشیسم ایدئولوژی ای سیاسی و اجتماعی است که با وجود
شکست تاریخی، همواره در ظاهری نو یا در کشوری جدید دوباره سربرآورده است، به گونه
ای که مدام باید در رویدادنگاری آن فصلی تازه گشود، یا به گستره ی آن جنبه ای دیگر
افزود. او در این کتاب علاوه بر نشان دادن آنارشیسم در متن تاریخ سیاسی خود، بر
جنبه¬های
اجتماعی و فرهنگی این مکتب تاکید می¬کند.
فهرست مطالب کتاب
درباره ی نویسنده
پیش گفتار نویسنده
فصل یکم. تعاریف وبنیان گذاران
فصل دوم. دوران انقلاب
فصل سوم. حکومت، جامعه، و سقوط سوسیالیسم
فصل چهارم. در رقابت با ناسیونالیسم و
بنیادگرایی
فصل پنجم. جلوگیری از نابهنجاری و آزادسازی
کار
فصل ششم. آزادی در آموزش
توجه: برای خواندن متن تا فصل 6 روی کلمه اینجا را کلیک کنیم.
توجه: برای خواندن متن تا فصل 9 روی کلمه اینجا را کلیک کنیم.
فصل هفتم. پاسخ فردگرایانه
فصل هشتم. انقلاب های آرام
فصل نهم. برنامه ی فدرالیستی
فصل دهم. آرمان های سبز و آینده ی آنارشیسم
کتاب¬نامه
پیوست ها
ژوزف پی یر پرودون
میخائیل آلکساندرویچ باکونین
پتر آلکسیویچ کروپاتکین
اما گلدمن
گاه شمار آنارشیسم
واژه نامه
دوستان عزیز، کار بازنویسی
از کتاب آنارشیسم (کالین وارد) در جریان است. شما نیز میتوانید بطور کلکتیو با
مراجعه به لینک زیر ما را یاری دهید.
اینجا را کلیک کنیم.
توجه: برای خواندن متن کتاب آنارشیسم (کالین
ورد) تا فصل 6 روی کلمه اینجا را کلیک کنیم.
لینکش :here
دوستان عزیز، کار بازنویسی
از کتاب آنارشیسم (کالین وارد) در جریان است. شما نیز میتوانید بطور کلکتیو با
مراجعه به لینک زیر ما را یاری دهید.
باکونین و آنارشیسم جمع گرا
برایان موریس
ترجمۀ سعید فیض الله زاده
AnarchismeJameegera.pdf
لینک دانلود
در زیر
*اسم حقیقی کتاب "باکونین:فلسفه آزادی" می باشد.مترجم:سعید فیض
اله زاده )نشر :کتاب آمه 1389
برايان موريس در مقدمه کتابش نوشته است: «باکونين موضوعى است از مدافتاده
مثل خرد مثل الحاد. او اين روزها بيشتر سوژه يک کنجکاوى تاريخى شده است. مارکسيست
ها طردش مى کنند که رمانتيکى است گمراه با گرايش هاى ويرانگر و تز باصطلاح
"استبداد نخبه گرايانه" او را به ديده تحقير مى نگرند. و براى محققان
ليبرال همچنان جذاب است اما در حد سوژه اى براى مطالعات روان شناسى فرويدى و
اتوپيايی.»
عجيب اينکه آنارشيست ها هم گويا علاقه شان را به او از دست داده اند.
احساس مى شود که هر علاقه اى به چهره هاى تاريخى چون او نوعى وقت تلف کردن است و
بايد به مسائل امروزى ترى چون ساخت شکنى دريدا و زيست شناسى اجتماعى يا پست
مدرنيسم پرداخت.
اهميت تاريخى باکونين نه به دليل شخصيت آتشينش بلکه در نظريه سوسياليسم
آزادى خواهانه اوست؛ نظريه اى که در سال هاى پايانى عمرش پروراند و بسط داد. او
مثل اسپنسر و مارکس که صاحب دستگاه فکرى بودند، شرحى نظام مند از انديشه هايش
ارائه نداد ولى اين به معناى نامفهومى انديشه هايش نيست.
برخى مفسران او را تجسم روح بنيادستيزى روسى مى دانند که در مردم گرايى
روسى نقشى سرنوشت ساز داشت و از اولين کسانى بود که نظريه منسجم آنارشيسم کمونيستى
را مطرح کرد.
باکونين را مشهورترين آنارشيست غرب مى دانند. اين روسى تبار نه متصل به
مارکسيسم بود و نه ليبرال ها را برمى تابيد. او چون اسپينوزا و گادوين مدعى بود که
چون انسان را محيط طبيعى و اجتماعى اش از پيش معين و مقيد کرده است، ديگر بحث از
اراده آزاد محلى از اعراب ندارد و اعمال مردم را ناشى از برنامه هاى معين شان
دانستن بى معنى است.
"باکونين و آنارشيسم جمع گرا" متشکل از 16 فصل است؛ ويژگى هاى شخصيتى
باکونين، سال هاى نخست (1814-1849)، زندان و تبعيد (1861-1848)، از پان اسلاويسم
تا آنارشيسم، قيام فرانسه (1870-1871)، افول و فروپاشى بين الملل اول، واپسين سال
ها، ماترياليسم تاريخى، فلسفه اجتماعى، نقد دولت، سوسياليسم و فدراليسم و... اين
کتاب نوشته برايان موريس ترجمه سعيد فيض الله زاده در 208 صفحه توسط نشر کتاب آمه
منتشر شده است.
«تاریخچه نقاشی مدرن» هربرت رید منتشر شد
لطفن دوستانی که کتاب را دارند آپلود کرده و لینکش را پابلیش کنند.
17 دی 1390
ترجمه فارسی «تاریخچه نقاشی مدرن» نوشته هربرت رید توسط انتشارات
«فرهنگسرای میردشتی» در ایران منتشر شد.این اثر از جامعترین و پرخوانندهترین
متون تالیفشده در زمینه نقاشی مدرن است.-
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «تاریخچه نقاشی مدرن» نوشته
هربرت رید با ترجمه شریتا گلبابایی و منصور احمدی منتشر شده است.
سر هربرت رید، مولف این کتاب که در سال ۱۹۶۵ میلادی درگذشت، از برجستهترین
مورخان و نظریهپردازان فلسفه هنر در قرن بیستم محسوب میشود. از وی پیش از این
کتابهایی چون «معنی هنر»، «فلسفه هنر معاصر»، «تاریخچه مجسمهسازی مدرن» و
«آنارشیسم: سیاست شاعرانه» به فارسی ترجمه شده است.
«تاریخچه نقاشی مدرن» از جامعترین و پرخوانندهترین متون تالیفشده در
زمینه نقاشی مدرن است. این کتاب از ریشههای نقاشی مدرن در کار «سزان» آغاز میکند
و در ادامه به بررسی مکاتبی چون کوبیسم، فوتوریسم، دادائیسم و سوررئالیسم در دهههای
نخست قرن بیستم میپردازد. سپس با بررسی مکاتبی چون اکسپرسیونیسم انتزاعی سیر خود
را تا نیمههای قرن ادامه میدهد.
ویراستاران کتاب، کارولین تیسدال و ویلیام فیور، علاوه بر مقدمه، برای
روزآمد کردن کتاب بهشکلی که مناسب خواننده امروز باشد، فصلی را به آن افزودهاند.
در این فصل به جنبشهای هنری سالهای آغازین دهه شصت، «پاپ آرت» و هنرمندانی چون
فرانک استلا، ریچارد همیلتون، اندی وارهول و رابرت راشنبرگ پرداخته میشود و
تحولات و نظریههای هنری از آن دوران تا امروز مورد بررسی قرار میگیرند.
تحلیلهای کتاب با تصاویری از آثار نقاشی مربوط به بحث همراه شدهاند.
«تاریخچه نقاشی مدرن» نوشته هربرت رید و ترجمه شریتا گلبابایی
و منصور احمدی است. این کتاب را نشر
«فرهنگسرای میردشتی» در ۳۴۸ صفحه (مصور) و به
بهای ۱۸ هزار تومان منتشر کرده است.
کتاب آنارشیسم اثر جورج و ودکاک (انتشارات
معین،1368)
لطفن دوستانی که کتاب را دارند آپلود کرده و لینکش را پابلیش کنند.
وودکاک، جورج، ۱۹۱۲ -
ترجمه هرمز عبداللهی
ص۶۷۲
Anarchism: a history of libertarian ideas and movements..
Woodcock, George
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جرج وودکاک در سال ۱۹۱۲ در وینی پگ کانادا متولد شد. در دوران کودکی به
انگلستان رفت و تا سال ۱۹۴۹ که به کانادا مراجعت کرد، در این کشور سکونت داشت. وی
در دانشگاه واشینکتن به تدریس زبان انگلیسی پرداخت و در دانشگاه بریتیش کلمبیا نیز
به تدریس انگلیسی و بررسیهای آسیائی اشتغال داشت امما در سال ۱۹۶۲ از شغل خویش
استعفا کرد تا یکسره به کار نوشتن بپردازد.
وی کار ادبی خود را با شعر آغاز نمود و اشعار خویش را در
مجلههای کوچک دهه ۱۹۳۰ منتشر میکرد. پاسیفیسم او را منطقا به آنارشیسم کشانید
(نفی خشونت، مستلزم نفی اقتدار و اجبار است) . دوستی وی با ماری لوئیز برنری
موثرترین عامل روی آوردن او به مبارزات آنارشیستی بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۹ بود که
طی آن، وی یکی از سردبیران
War Commentrayو Freedom بوده، همچمین سردبیرو بنیانگذار
مجله ادبی اختیارگرای Now و نیز مجله آمریکائی Dissent بشمار میرفت . از میان چهل
کتابی که نوشتهاست، میتوان به روح بلورین (۱۹۶۶) که مطالعهای است در باب جرج
اورول و زندگینامه پطر کروپوتکین، پرودون، اسکار وایلد، گاندی و هاکسلی اشاره
نمود. کتاب آنارشیسم نوشته وی (۱۹۷۰) یکی از ماخذ معتبری است که در مورد ایده و
جنبشهای اختیارگرا، به زبان انگلیسی نوشته شدهاست
توضیح حذف لینکها
دوستان عزیز از آنجایی که فاشیستها در فیسبوکهایشان به نام "آنارشی"
از لینک های زیر استفاده میکنند، من امروز آکانتم را بروی آنها بستم.
دوستان زیادی کتابها را تاکنون دانلود کرده اند. از آنجایی که من (رزا
روشن) آنتی فاشیست میباشم، آمدن لینک آکانتهایم با نام رزا روشن را در فیسبوکهای پوک فاشیستها و در صفحات فاشیسم
بر نمیتابم. از رفقایی که روی کامپیوتر خود این کتاب ها را دانلود کرده
اند، خواهش میکنم که آپلود کرده و برای دانلود در دسترس عموم قرار دهند.
امیدوارم
بسته به ضرورت، انتشار ادبیات مترقی بطور افقی به اشتراک گذاشته شود و
رفقای زیادی کتابها را آپلود کرده و در صفحات شان به اشتراک بگذارند.
James Herod — Anarchist
Revolutionary Strategy
گوش میدم! میبینم!
James Herod — Anarchist
Revolutionary Strategy