Mittwoch, 24. Oktober 2012

فیلم زندگی و مبارزات نستور ماخنو را آنلاین ببینیم

نستور ماخنو
نستور ماخنو انقلابی آنارشیست اوکراینی و از شخصیت‌های تاریخ انقلاب‌های آنارشیستی است.
پی از انقلاب اکتبر در امپراتوری روسیه دهقانان اوکراینی به ویژه در جنوب، با خودداری از پذیرش شرایط پیمان برست ـ لیتووسک (Brest-Litovsk منعقده در مارس ۱۹۱۸) که طی آن مقامات جوان بلشویک اوکراین را به امپراتوری اتریش-آلمان واگذار کردند، در قالب یک ارتش پارتیزانی گرد هم آمدند و ماخنو را از میان خودشان به فرماندهی ارتش برگزیدند.
نستور ماخنو توانست نظام تقسیم اراضی و قانون اساسی شوراها را به اجرا بگذارد. در این قانون، شوراها از جایگاه مجامع آزاد فدرال برخوردار بودند. به همین دلیل، پس از پیمان صلح ۱۱ نوامبر، ۱۹۱۸ او با نیروهای ملی‌گرای سیمون پتلیورا (Simon Petlioura) و سپس با روس‌های سفید به فرماندهی آنتون دنیکین (Anton Denikine) که تحت حمایت نیروهای متفق فرانسوی و بریتانیایی قرار داشت به جنگ پرداخت؛ نیروهای متفق درصدد بودند که به هر قیمتی شده از گسترش جنبش انقلابی به سوی اروپای شرقی جلوگیری کنند. ارتش پارتیزانی ماخنو ضمن حفظ استقلال خود پیمانی با ارتش سرخ در مقابل این دشمن مشترک به امضا رساند، اما بعدها به این ارتش پارتیزانی خیانت شد و جنبش از هم فروپاشید. از نظر تروتسکی، این ارتش فقط «شورشی با عناوین پوششی بود که تلاش می‌کرد حکومتی بورژوازی را به نفع کولاک‌ها به قدرت برساند.» اما در واقع، مدافعین حکومت تک‌حزبی بلشویکی نمی‌توانستند تحقق عملی شعارهای استقلال و دموکراسی مستقیم را تحمل نمایند. ماخنو که تحت تعقیب قرار گرفته بود مجبور شد در اوت ۱۹۲۱ میدان نبرد را ترک کند و به کشور رومانی پناهنده شود. او سرانجام در سال۱۹۲۵ به پاریس رسید، مدتی در شرکت رنو مشغول به کار شد و سرانجام در حالی که تقریباً از سوی همه به فراموشی سپرده شده بود در ژوئیه۱۹۳۴ در اثر بیماری سل در گذشت.
Down with the Leninist tyrants.
توجه: فیلم ترجمه نشده و به زبان اصلی است. و 12 قسمتی.
صحنه های بیادماندنی فیلم در زیر.

  жизней Нестора Махно 1

  жизней Нестора Махно 2

  жизней Нестора Махно 3

  жизней Нестора Махно 4

  жизней Нестора Махно 5

жизней Нестора Махно 6

  жизней Нестора Махно 7

жизней Нестора Махно 8

  жизней Нестора Махно 9

  жизней Нестора Махно 10

  жизней Нестора Махно 11

  жизней Нестора Махно 12


1934 -- Nestor Makhno, Ukrainian anarchist guerilla leader who fought reactionaries on the left & the right (both the Bolshevik Red Army & the rightwing White armies, dies, the evening of July 24-25, in exile in Paris, age 44, from tuberculosis.
Nestor Makhno
Памяти Нестора Ивановича Махно.

NESTOR MAKHNO brave heart of Ukraine.Bella Ciao.
1920 -- Russia: Red Army led by "Snowball" (Trotsky's name in Orwell's Animal Farm) & Kamenov murders Makhnovist anarchist delegation under a flag of truce & attacks agrarian commune federation.
Yesterday Makhno's anarchist commanders in the Crimea, fresh from victories over General Wrangel's rightwing White army, met with Trotsky's leftwing Red Army under a flag of truce. They were seized & immediately shot.
     Also during this month, following the Red Army's killing of Nestor Makhno's commanders in the Crimea while negotiating under a white flag, Beloved & Respected Comrade Leader Leon Trotsky orders an attack on Makhno's headquarters; Makhno manages to escape, eventually reaching Paris where he lives in exile. Trotsky orders the arrest & imprisonment of Russian anarchist Voline .
1920 -- Russia: Leon Trotsky (aka "The Red Butcher") orders an attack on Nestor Makhno's headquarters. Yesterday Makhno's anarchist commanders were executed after being lured to a meeting with Trotsky under a flag of truce. The Cheka simultaneously arrests members of the Nabat Confederation in Kharkov & raids anarchist clubs & organizations throughout Russia
 
The Nine Lives of nestor Makhno" – trailer
anarchistnews.org
Narrator: (Orthodox Church scene) For some people, the path from the craddle to the grave is clear and simple.
Narrator: (Street w/red flag) And we can easiliy describe them as "bad" or "good."
Narrator: (Chain gang) But there are others, who're so multifarious, so contradictory in their own thoughts and deeds, and (shaking hands with Bolsheviks) their place in history is so convoluted that (vintage footage of
soldiers) noone knows who they really are -- villains or heroes.
Narrator: (Makhno prison footage) And one of these people is Nestor Makhno.
Makhno: I'm an anarchist ["Ya Anarkhyst" with a Ukranian accent]
Narrator: (Makhno & crew shots) Benevolent dreams of liberty, of human fraternity, of their welfare...
Makhno: We're not building merely an island of happiness, we're building a whole world.
Narrator: ...mix together with (execution squad) senseless killings, of sometimes innocent people (shot in the back of the head).
While malice and hatred towards enemies intertwine with an unfathomable grief over murdered children (grenade thrown into house).
Makhno: ..inaudible yelling... Zaraza! Zaraza! (yelling at the purpetrator, calling him names, something like "That disease-ridden fuck!")
Narrator: His army fought everyone under the sun. One day, it would make alliances with yesterday's enemies, while on the next (bolsheviks in office), today's allies betrayed them.
Bolshevik: (in black leather jacket)Makhno's destiny's been decided on. He used to be a fellow traveller of The Revolution. He's become its enemy.
Narrator: All human virtues and weaknesses accompanied Bat'ka Makhno and his army. But the chief aim, the main slogan of his life remained unchangeable...
Makhno: I don't promise you the sweet life! But no matter what, we'll take our freedom!
 

Mittwoch, 10. Oktober 2012

نه خدا- نه رئیس- نه شوهر / فیلم کامل از زندگی یک آنارشیست- فمینیست



رزا: با تشکر از پیمان پایدار و رفقای آلمان برای معرفی فیلم ویرجینیا بولتن

(1870-1960)

 فیلم زندگی او متاسفانه کماکان به اسپانیولی است و ترجمه نشده. اما راستش برای بار دوم دیدن فیلم را به زبانی که نمیدانم دوام آوردم. فکر میکنم اغلب مسائل مطرح شده در فیلم آنقدر در زندگی کنونی ما ملموس است که نیاز چندانی برای فهم دیالوگهای آن نداریم، زبان موسیقی اش هم مثل صحنه های فیلم گویا است!
آنوقتها هم آنارشیستها و کل چپ شعار میدادند: بگذار "همه" برای  آزادی و استقلال بجنگیم، وقتی "همه" آزاد شدیم، آنوقت راجع به آزادی زنان صحبت خواهیم کرد!
از آنوقتها (1897) تا الان آنها زیاد عوض نشدند، اما ما چرا!
فیلم بر اساس زندگی زنی آنارشیست و فمینیست (آنارشافمینیست) است، که پس از سالها مبارزه و زندان، بلاخره از آرژانتین به اوروگوئه تبعید شد و در تبعید نیز در همکاری با زنان دیگر، مرکز خدمات اجتماعی و همیاری در پایتخت اوروگوئه (محل تبعیدش) ایجاد کرده و تا سال 1960 دوام یافت.
اگرچه نشریه صدای زنان (1896-1897) تنها 9 شماره منتشر شد، اما از اولین نشریات زنان امریکای لاتین به حساب می آید.
 تیتر فیلم (نه خدا، نه رئیس ، نه شوهر) بر اساس شعار روزنامه صدای زنان گذاشته شده است.
خوشبختانه لینک فیلم بطور کامل در دو سرور به اشتراک گذاشته شد.

در لینکهای زیر فیلم کامل حدود 1.5 ساعت

Film http://www.portaloaca.com/videos/documentales-/1678-ni-dios-ni-patron-ni-marido-pelicula.html?sms_ss=facebook&at_xt=4d76871a701c03d2%2C0

In 2007 the government of the San Luis Province in Argentina decided to fund a film honoring Virginia Bolten.[11] The film focuses mainly on Bolten's life, anarchist feminism and the social conditions, which led to the publication of La Voz de la Mujer. It is titled No god, No master, no husband (Spanish: Ni dios, ni patrón, ni marido) after one of the newspaper's mottos[11] and Virginia Bolten is played by Julieta Díaz. The film, which will be released on April 29, 2010, in Argentina, was directed by the Spanish director Laura Mañá.[12]

Remind contemporary women workers, nannies, domestic workers particularly those who struggle every day to feed his family. They have to leave their children alone to raise the children of the elite, but they do like to give a better future to their children, to give them the opportunity of professionals, we do not have to depend on a man, that we are masters of our future. I Love You fight for your old lady and giving me the best of you! <3 span="span">
زندگینامه به زبان آلمانی ویرجینیا بولتن اینجا

Freitag, 5. Oktober 2012

موزه‌ها را اشغال کنید! (مروری بر هنر جنبش اشغال وال استریت)

موزه‌ها را اشغال کنید!  (مروری بر هنر جنبش اشغال وال استریت) نویسنده: مریم پیردهقان
Shepard Fairey
برای دیدن این مقاله همراه با عکس های مورد استناد در متن و منابعش به لینک زیر مراجعه فرمایید:


هنر اعتراض که متضمن طیف وسیعی از آثار شکل گرفته شده بر اساس تضادهای حکومتی، طبقاتی، نژادی و جنسیتی توسط کنشگران جنبش‌های اجتماعی-سیاسی است مسئله ای به شمار می‌آید که به کرات در قرن اخیر بدان پرداخته شده است. این هنر، که ملموس‌ترین نمودش را در پویایی‌های اجتماعی- سیاسی دربنرها، پوسترها، گرفیتی ها و نوع پوشش می‌یابد در دوره‌ی حاضر به ابزاری جهت اعتراض به سرمایه داری تبدیل شده است که جهت تغییر این پارادایم، خود رابه ایدئولوژی هایی گره می‌زندکه به بیان آلتوسر «وادارمان می‌کنند ببینیم»، «دریابیم» و «احساس کنیم» آن چیزی را که به واقعیت اشاره دارد. در این راستا، هنر جنبش اشغال وال استریت که چندی از آن نمی‌گذردنمونه‌ی بارزی از این مبارزه‌ی هنر با نظام حاکم است. هنری که از ابتدا به دلیل پیوند خوردنش با سیاستِ زمانه، وضعیت مارا در برخورد با خودش روشن می‌کند و شاید بتوان گفت که مانند هر هنرِ اعتراضِ دیگری «نظریه‌ی بازتابِ» لنین را تا حد زیادی تحقق می‌بخشد مبنی بر اینکه با بررسی آثار هنری، می‌توان زمانه، مناسبات و روابط اجتماعی‌ای را که موجد پدیداری این آثار شده‌اند بازشناخت. با این حال، علی رغم اینکه از هنر جنبش اشغال وال استریت و بلاخص کُنش «اشغال موزه‌ها» آرشیوهای بزرگی جمع آوری شده است اما به دلیل فاصله‌ی کم زمانی ما با آن،مورد مطالعه و بررسی جدی جز در کارهای خانم میشل ایلام استاد مطالعات امریکا- آفریقایی دانشگاه استنفورد قرار نگرفته است. هنری که گمان می‌رودعلاوه بر اعتراض به بحث هژمونی که در قالب رفتار اقتصادی یا همان مفهوم سلطه‌ی اقتصادی سرمایه داری مطرح می‌شود، به طور ضمنی به چالش کشنده‌ی هژمونی فرهنگی ارائه شده در قالب هویت فرهنگی نیز می‌باشد. از این رو، این مقاله می‌کوشد تا با تمرکز بر جنبش «اشغال موزه‌ها» که توسط گروه هنر- کنشگران صورت می‌پذیرد به گونه ای اجمالی به واکاویِ سویی فرهنگیِ این کنش بپردازد تا از این حیث ره به این نکته برد که کنش اشغال موزه‌ها علاوه بر اعتراض به نظام مالیِ سرمایه داری که موزه‌ها در آن گرفتارند آبستن اعتراض‌هایی همچون تبعیض جنسیتی و نژادی نیز می‌باشد، و این از آن جهت حائز اهمیت است که نگاه مارا به هنر این جنبش همچون هنری بازتاب دهنده‌ی صِرف، خام و تبلیغاتی می‌رهاند و به افق‌های وسیع‌تری از آرمان‌های انسانی این گروه گره می‌زند.

برای خواندن ادامه مطلب یا روی تیتر آن کلیک کنیم و یا اینجا در بلاگ