تا قبل از خیزش دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ کارشناسان حکومت اسلامی و رسانه های دولت های غربی از رژیم ایران یک قدرت منطقه ای و هیبت امنیتی ساخته بودند و ایران را با ثبات ترین کشور خاورمیانه معرفی می کردند. همزمان با این تبلیغات عمق مبارزات اجتماعی را در حد جناح بندی حکومتی و اعتراضات صنفی نشان می دادند. اما خیزش دی و آبان ماه این معادله را نقش بر آب کرد و کار اربابان جهانی را در پیش برد طرح خاورمیانه بزرگ بدست حکومت ایران سخت کرد. حکومت اسلامی را وادار کرد تمام ماسک ها و بزک ها و جناح بازی ومیانه رو بازی هایش را کنار بگذارد و چهره واقعی خودش را بار دیگر نشان دهد. قیام مردم ایران و عراق و لبنان هیبت امنیتی و ایدئولوژیکی حکومت ایران و هلال شیعی از تهران تا دمشق را درهم شکست. پایه های حکومت را چنان لرزاند و هیبت امنیتی و ایدئولوژیکی اش را چنان بر سرش آوار کرد که این حکومت دیگر حکومت قبل از این خیزش ها نیست.
وحشت رژیم از انفجار جامعه در قدم بعدی وادارش کرد که جرقه قیام آبان را با گران کردن بنزین خودش بزند تا با آماده بودن از قبل بتواند پتانسیل اعتراضی در جامعه را قتل عام کند و به حساب خودش جامعه را از نیروی اعتراضی هرس کرده و با کشتار و دستگیری گسترده و ربودن و ناپدید سازی قیام کنندگان، انفجار اجتماعی را یک دوره عقب بیاندازد. با اینکه این قتل عام و بگیر و ببند های وسیع و گسترده از پیش طراحی شده بود، ولی دیدیم بعد از خیزش آبان ماه چنان هراس و آشفتگی ای بر پیکر رژیم افتاد که سران رژیم نمی توانستند وحشت خود را از انفجار جامعه در قدم بعدی پنهان کنند.
روزی نبود که کارشناسان رژیم از جاری شدن سیل خشم و نفرت ۲۶ میلیون حاشیه نشین و زاغه نشین و مردم جان به لب آمده و عاصی شده هشدار ندهند.
در چنین شرایطی که همه با نگاهی ناباور به کشتار مردم به دست رژیم خیره شده و خشم و کینه علیه رژیم همه جا را فراگرفته، در شرایطی که مردم عراق علیه سلطه حکومت ایران قیام کرده اند، صاحبان جهانی سازی در امریکا و اروپا تلاش می کنند با کشته شدن قاسم سلیمانی توسط تیم ترامپ ورق را بنفع رژیم برگردانده و توجه ها را به کشته شدن قاسم سلیمانی جلب کنند.
این امکان را به رژیم می دهند که بطور موقت هم که شده در مقابل خشم مردم ایران و منطقه راه فرار پیدا کند و بر کشتار مردم سرپوش بگذارد و زیر چتر فضای جنگ محدود و کنترل شده، ناپدید سازی ها و کشتار و بگیر و ببندهایش را تکمیل کند.
روزی نبود که کارشناسان رژیم از جاری شدن سیل خشم و نفرت ۲۶ میلیون حاشیه نشین و زاغه نشین و مردم جان به لب آمده و عاصی شده هشدار ندهند.
در چنین شرایطی که همه با نگاهی ناباور به کشتار مردم به دست رژیم خیره شده و خشم و کینه علیه رژیم همه جا را فراگرفته، در شرایطی که مردم عراق علیه سلطه حکومت ایران قیام کرده اند، صاحبان جهانی سازی در امریکا و اروپا تلاش می کنند با کشته شدن قاسم سلیمانی توسط تیم ترامپ ورق را بنفع رژیم برگردانده و توجه ها را به کشته شدن قاسم سلیمانی جلب کنند.
این امکان را به رژیم می دهند که بطور موقت هم که شده در مقابل خشم مردم ایران و منطقه راه فرار پیدا کند و بر کشتار مردم سرپوش بگذارد و زیر چتر فضای جنگ محدود و کنترل شده، ناپدید سازی ها و کشتار و بگیر و ببندهایش را تکمیل کند.
ادامه اینجا