رزا: رفقای زیادی در مورد سرکوب قیام آبان نوشتند و گزارشات زیادی نیز از طیف های مختلف بیرون آمده. از مبارزه ی مسلحانه، دفاع مسلحانه تا اتحاد با نیروهای تروریستی!
باید توجه کنیم که بسیاری از مردم گوشتخوارند!
از این بسیاران، اما بسیاری فقط گوشت سفید می خورند! و جنازه ی گاو/گوسفندها یا خوکها را به عنوان ماده غذایی روی سفره ندارند. برخی فقط ماهی و پرنده/مرغ و برخی فقط ماهی می خورند. برخی همه چیز می خورند اما مخالف آزمایش، روی حیوانات هستند...
چگونه می توان این جمع را در مبارزاتشان هماهنگ کرد؟ آنهم به عنوان یک "وگان"! (ما تنها در مورد حضور/عدم حضور خود اینجا تفکر می کنیم)
آیا یک وگان در مبارزات یک گوشتخوار برای ممنوعیتِ استفاده از حیوانات در آزمایشگاهها شرکت می کند؟ برای رها سازی خوکها؟
بعله! و نه تنها این، بلکه خودش هم دست و آستین را بالا میزند. پس لازم نیست که در مبارزه ی مشترک روی اختلافات تکیه کرد چون در عمل هم اینجوری (زوم کردن روی اختلاف) کاری از پیش نمیرود. حتمن هم نباید با علنی گرایی به عنوان یک وگان در فعالیتها شرکت کرد. و لی شاید حتی باید خود، دگمه ی شروعش را، زد. استارتِ شروع را بهتر است که خودمان بزنیم! آدمهایش را پیدا کنیم و عمل کنیم!
با این تفکر به گرامیداشتِ برخاک افتادگان در 5 دی ماه امسال تفکر کنیم!
مادران جانباختگان سیاسی در ایران: ۵ دی ٩٨ روز ادای احترام به کشتهشدگان آبان است
پدرِ پویا بختیاری، اینک استارت 5 دی ماه را زد، قبرستان کرج بهشت سکینه، خانواده ی جانباختگان حمایت کردند، "شاهزاده" هم، هورا کشید، مادرانِ جانبازانِ سه نسل، اکنون به جلو افتاده اند و اینجور شد که اغلب تشکیلات سیاسی چپ تا راست به 5 دی ماه "لبیک" گفتند.
منوچهر بختیاری، پدر پویا که پنج سال در جبهه جنگ ایران و عراق حضور داشته است با انتشار پیامی ویدیویی اعلام کرد که مراسم یادبود فرزندش ۵ دی در بهشت سکینه، قطعه ۲۶ برگزار میشود. منوچهر بختیاری در این پیام از همه مردم ایران دعوت کرد در این مراسم شرکت کنند.
صحنه در قبرستان بهشت سکینه در کرج/تهران، تدارک دیده شده، بدلیلِ شبِ چهلمِ بر خاک افتادنِ معترضینِ آبان ماه امسال. البته ایده های یک دقیقه خاموشی برق، روشن کردنِ شمع در خیابان، یک دقیقه سکوت یا یک دقیقه شعار از پشت بام ها و غیره هم بیرون آمده. بهترین آن البته، راهبندان های سراسری در خیابانها است.
به نظرم بلوک سیاه هم (اگر فعالینی از آنها وجود دارند)، بهتر است در گردهم آیی ها حضور داشته باشد. بلوک سیاه جامگان در میانِ جمع عزادارانِ سیاه پوش، برای افتتاح جنبش البته عالی است، چون بلک بلوک آنجا، به خوبی غیر قابل شناسایی است.
پس، بلوک سیاه بهترین استارتش همان پنجم دی ماه می تواند باشد. در تجمعاتِ مردمِ معترض!
افرادِ میلیتانت بلوکِ سیاه پوشان، بهتر است در صورتِ تصمیم به حضور در اکسیونهای خیابانی، قبلن وسایل دفاعی را در محل جاسازی، و پاکِ پاک، و ابتدا با لباس معمولی، وارد شوند. افراد کمکیِ بِلَک، برای کمک به زخمی ها، دفاع حداقلی و مقابله با اشک آور و غیره (دفاع حداقلی) و افراد حداکثری که به مقابله با تک تیراندازها، باریکادسازی و موتوری های جابجایی افراد، احتمالن مشغول خواهند شد. دوچرخه سوارها، اسکیت بردی ها، افراد استراتژیک برای بازکردنِ راه فرار از محاصره، و غیره. همه جا همرنگ توده ها، بجز در عملیاتِ حداکثری و یا در راهپیمایی های بزرگ جلوی صف، با کلاهخود /ضدگلوله و دفاع مسلح ( سیاه پوش، چون مردم باید جوانانِ دفاع از اعتصاب، راهپیمایی و اکسیون را از امنیتی ها، تمیز دهند)
گروههای سه تا 5 نفره که از قبل راجع به نقش شان، تفکر و منطقه را نیز شناسایی کرده اند. (گروههای بزرگتر دردسر ساز و از نظر امنیتی نیز مُشکل است). مسلمن نیروهای امنیتی هم افراد خود را در نقش گدا، آخوند، دستفروش، رهگذر، تیرانداز روی سقفِ خانه ها و در میان مردم خواهند داشت. البته وسایل آنها (امنیتی ها) اغلب سازمانی است مثل بیسیم. کفشها، البسه ،کیف و غیره، که بهتر است که در قدم اول، امنیتی ها شناسایی و تحت کنترل باشند.
شناسایی امنیتی ها در حینِ عملکردشان هم امکانپذیر است و اغلب اما می بایست که از دانشِ محلی ها استفاده کرد. آنها (امنیتی ها) حتی ممکن است، دستگیری های نمایشی هم اجرا کنند و یا کتک کاری های الکی، برای به هم زدنِ توجه به خود! باید ساختمانهای مشرف به تظاهراتها را زیر نظر داشت و راههای گریز احتمالیِ هم خودمان، و هم امنیتی ها را در نظر گرفت. مردم محل را هم درگیر کرد که درب خانه ها را نبندند. باید چشم و گوشِ دفاع از معترضین بود. بادیگارد و مدافع جمعیتِ معترض.
باید خشم را جهت داد و هم مراقب بود که از طرف معترضین، کسی در "نفرت" لینچ نشود (مثل عراق، لینچ تک تیرانداز). پشت صحنه هم مهم است که پزشکان و پرستاران را دخیل کرد و خانه های امن برای مداوای مجروحین ترتیب داد تا باری دیگر زخمی هایمان را از بیمارستان ها ندزدند و بعد هم بعنوانِ جسد، به خانواده ها تحویل دهند.
جنگِ رودر رو هم، مقطعی از مبارزه است. هم اکنون، سران رژیم جنگ، را اعلام رسمی کرده اند (با شلیک مستقیم به قلب و مغزِ معترضین). ما نیز حتی اگر این نوع مبارزه ( گلوله علیه معترضین را نخواهیم)، اما حتی برای بازگشت به موقعیت قبلی (اشک آور/آبپاش علیه معترضین) مجبوریم تمام قوا، درگیر شویم. پس مثل هر جنگی، هر مبارز، نقشی برای خود و گروهش به عهده می گیرد. مسئولیت هر فرد با گروهش است (مالی/جانی) حتی خبرگیری (اطلاعات) از افراد دستگیر شده ی گروه را نیز، گروه باید تقبل کند. همچنین، مبارزه فقط در میدانِ دود و آتش نیست و ارتباطات را باید حتی به داخل زندانها نیز کشاند، طرح های فرار یا حملات دیجیتالی به ساختارهای زندان و غیره
به دوستانِ لائیک:
مهم نیست چهلم، هفتم، یا هر روزی است. عاشورا است یا تاسوعا! هر روز، می تواند روزی خوب برای مبارزه ی رودررو باشد، شرط آن حضور مردمِ معترض است.
به سایبری های مبارز:
اگر آنها اینترنت مردم را قطع می کنند، پس ما نیز باید روی ارتباطات (شبکه ی ملی) آنها زوم کنیم، هک کنیم و یک قدم از آنها جلوتر باشیم. از آنونیموس جهانی هم می شود کمک گرفت در اینگونه مواقع. هک کردن حسابهای بانکی اخیر، انتشارِ آدرس/عکس/مشخصات/فک و فامیل شان در خارج و علنی کردنِ به سوراخ رفته هایشان...خرابکاری در سیستم.
در ضمن: دیگر ویدئویی برای خارج از کشور نیازی نیست. موبایلها را در خانه گذاشته و تلفن های دستی و "دوزاری" را برای ارتباط داخلی گروه، احیا کنیم! شاخ هارا در مورد حمایت از خارج بکشید (چاقوی سرمایه داری دسته ی خود را نمی بُرد). مسیحایی کمک کننده وجود ندارد (ترامپ/پوتین/مائو/استالین...). در انتظار گودو نیز، نمی توان بود!
در هر اکسیونی دوره ای "سَرگروه" را عوض کنید. دفاع از خود همیشه "سرسطربرنامه تان" باشد. روزی چند ساعت بدوید تا بتوانید در ماراتونِ علیه کفتارها، مثل آهو در بروید!
(با پوزش از کفتارهای واقعی در چرخه ی طبیعت)
لباس زیاد بپوشید تا در صورت لزوم عوض کنید (مثلن دو کاپشن، ضربه گیر هم هست علیه باطوم. حتی می شود دو نوع کفش داشت، کفشهای کارگری (امنیت کار) محشر است، آنها که درونش فلز است. اگر ندارید، بدزدید! تا بعد مثل رابین هووووود، ماسکها یا کلاهخود یا بقیه وسایل را در جمعیت پخش کنید.
اگر بتوانیم از اکسیونهای خود و تظاهراتِ مردم دفاع کنیم، هدف بعدی باید باشد: آزادسازی از زندانهای غیر معروف و نا امن کردنِ راهپیمایی ساندیس خورها! کُلن ابتدا، جاهایی که نیروهای امنیتی زیاد متمرکز نیستند. در موردهای شناسایی این اماکن، البته همتِ اطلاعاتیِ عمومی لازم است. انتشار اطلاعات در خارج و بعد دسترسی عمومی در داخل مثل سال 88 راحت است. روی اینترنت ماهواره ای هم حساب نکنید! سعی کنید مثل دوره ی ما مُسن ترها دنبال شنودِ امنیتی ها بوده، فعلن تا یکه تازیِ رژیم با رادیو، خبر گیری کنید.
خبر خوب اینکه اغلب دوره ی جنگِ تن به تن کوتاه است و نشان دادنِ سٌمبه ی پر زور، آنها را به تعویضِ "اسلحه به اشک آور"، وادار می کند. بخصوص اینکه امنیتی ها خانواده هایشان میانِ مردم زندگی می کنند و هیچ حکومتی این ها را در ثروت افسانه ای اش شریک نکرده. کافی است عکسهایشان را در محله ی خودشان پخش کرد، مثل ساواکی ها غیب خواهند شد و هیچ پولی، نخواهد برگرداندشان!
تنها خطِ قرمز باشد: دفاع از زندگی، حتی حفاظت از جانِ دشمن، اگر اسیر شد!
به امید موفقیتِ همگی و
دست باکونین به همراهتان:)
در اینجا می توانید بخوانید که جنبش سیاه پوش ها چیست و تاریخچه ی آنها، از اروپا تا امریکا و تا مصر و امیدوارم بزودی در ایران و عراق و لبنان و بقیه مراکز اعتراض.
در ضمن ،کور کردن چشم دشمن، یعنی حتی کور کردنِ دوربین های مغازه ها. یادمان نرود که با شروع اعتراضاتِ آبان ماه، در یک جنگ تمام عیار هستیم، هرگز تنها بیرون نرویم. لباس خصوصی مان با لباس تظاهرات، فرق کند.آماده ی امکانِ هر اتفاقی هم باشیم. یعنی امکان مرگ، زخمی و دستگیر شدن و مفقود شدن هست. برای مواجهه با شرایطِ تحمیلیِ جدید، به خود و دیگران وقت بدهید.
اینهمه، آمادگی روحی لازم دارد. یعنی زندگی کردن در زمانِ حال! این را، از هم اکنون شروع کنید اما آهسته و پیوسته. نوشته ی
یک بلک -بلوکِ سابق!
پینک- بلوک کنونی!
بلک بلوک یا سیاه جامگان، جناح رادیکال و میلیتانت جنبش آنارشیسمِ جهانی بوده که برای جلوگیری از شناسایی شدن توسط مزدوران رنگارنگ راسیونالیته حاکم بخصوص میلیاردها دوربین امنیتی کار گذاشته شده در گوشه کنار این کره خاکی، از لباسهای یکدست سیاه، ماسک، کلاه موتور سیکلت، روسری و عینکهای آفتابی استفاده نموده و در گروههای عظیم انسانی به خیابان و جاده ها سرازیر شده تا علاوه بر شرکت در تظاهراتهای مختلف علیه عمال سرمایه داری، عزم و اراده راسخ و همگانی خویش را در ضرورت از بین بردن قدرت سازماندهی شده و سیستماتیک که در دنیای امروزه دولتها لانه فساد آن می باشند، اعمال نمایند. علاوه بر موارد مذکور رفقای بلک بلوک بطور کاملا مجهز در تظاهراتها حضور یافته و تا آخرین حد ممکن علیه مزدوران سرمایه مقاومت می کنند.
ادامه در اینجا
باید توجه کنیم که بسیاری از مردم گوشتخوارند!
از این بسیاران، اما بسیاری فقط گوشت سفید می خورند! و جنازه ی گاو/گوسفندها یا خوکها را به عنوان ماده غذایی روی سفره ندارند. برخی فقط ماهی و پرنده/مرغ و برخی فقط ماهی می خورند. برخی همه چیز می خورند اما مخالف آزمایش، روی حیوانات هستند...
چگونه می توان این جمع را در مبارزاتشان هماهنگ کرد؟ آنهم به عنوان یک "وگان"! (ما تنها در مورد حضور/عدم حضور خود اینجا تفکر می کنیم)
آیا یک وگان در مبارزات یک گوشتخوار برای ممنوعیتِ استفاده از حیوانات در آزمایشگاهها شرکت می کند؟ برای رها سازی خوکها؟
بعله! و نه تنها این، بلکه خودش هم دست و آستین را بالا میزند. پس لازم نیست که در مبارزه ی مشترک روی اختلافات تکیه کرد چون در عمل هم اینجوری (زوم کردن روی اختلاف) کاری از پیش نمیرود. حتمن هم نباید با علنی گرایی به عنوان یک وگان در فعالیتها شرکت کرد. و لی شاید حتی باید خود، دگمه ی شروعش را، زد. استارتِ شروع را بهتر است که خودمان بزنیم! آدمهایش را پیدا کنیم و عمل کنیم!
با این تفکر به گرامیداشتِ برخاک افتادگان در 5 دی ماه امسال تفکر کنیم!
مادران جانباختگان سیاسی در ایران: ۵ دی ٩٨ روز ادای احترام به کشتهشدگان آبان است
پدرِ پویا بختیاری، اینک استارت 5 دی ماه را زد، قبرستان کرج بهشت سکینه، خانواده ی جانباختگان حمایت کردند، "شاهزاده" هم، هورا کشید، مادرانِ جانبازانِ سه نسل، اکنون به جلو افتاده اند و اینجور شد که اغلب تشکیلات سیاسی چپ تا راست به 5 دی ماه "لبیک" گفتند.
منوچهر بختیاری، پدر پویا که پنج سال در جبهه جنگ ایران و عراق حضور داشته است با انتشار پیامی ویدیویی اعلام کرد که مراسم یادبود فرزندش ۵ دی در بهشت سکینه، قطعه ۲۶ برگزار میشود. منوچهر بختیاری در این پیام از همه مردم ایران دعوت کرد در این مراسم شرکت کنند.
صحنه در قبرستان بهشت سکینه در کرج/تهران، تدارک دیده شده، بدلیلِ شبِ چهلمِ بر خاک افتادنِ معترضینِ آبان ماه امسال. البته ایده های یک دقیقه خاموشی برق، روشن کردنِ شمع در خیابان، یک دقیقه سکوت یا یک دقیقه شعار از پشت بام ها و غیره هم بیرون آمده. بهترین آن البته، راهبندان های سراسری در خیابانها است.
به نظرم بلوک سیاه هم (اگر فعالینی از آنها وجود دارند)، بهتر است در گردهم آیی ها حضور داشته باشد. بلوک سیاه جامگان در میانِ جمع عزادارانِ سیاه پوش، برای افتتاح جنبش البته عالی است، چون بلک بلوک آنجا، به خوبی غیر قابل شناسایی است.
پس، بلوک سیاه بهترین استارتش همان پنجم دی ماه می تواند باشد. در تجمعاتِ مردمِ معترض!
افرادِ میلیتانت بلوکِ سیاه پوشان، بهتر است در صورتِ تصمیم به حضور در اکسیونهای خیابانی، قبلن وسایل دفاعی را در محل جاسازی، و پاکِ پاک، و ابتدا با لباس معمولی، وارد شوند. افراد کمکیِ بِلَک، برای کمک به زخمی ها، دفاع حداقلی و مقابله با اشک آور و غیره (دفاع حداقلی) و افراد حداکثری که به مقابله با تک تیراندازها، باریکادسازی و موتوری های جابجایی افراد، احتمالن مشغول خواهند شد. دوچرخه سوارها، اسکیت بردی ها، افراد استراتژیک برای بازکردنِ راه فرار از محاصره، و غیره. همه جا همرنگ توده ها، بجز در عملیاتِ حداکثری و یا در راهپیمایی های بزرگ جلوی صف، با کلاهخود /ضدگلوله و دفاع مسلح ( سیاه پوش، چون مردم باید جوانانِ دفاع از اعتصاب، راهپیمایی و اکسیون را از امنیتی ها، تمیز دهند)
گروههای سه تا 5 نفره که از قبل راجع به نقش شان، تفکر و منطقه را نیز شناسایی کرده اند. (گروههای بزرگتر دردسر ساز و از نظر امنیتی نیز مُشکل است). مسلمن نیروهای امنیتی هم افراد خود را در نقش گدا، آخوند، دستفروش، رهگذر، تیرانداز روی سقفِ خانه ها و در میان مردم خواهند داشت. البته وسایل آنها (امنیتی ها) اغلب سازمانی است مثل بیسیم. کفشها، البسه ،کیف و غیره، که بهتر است که در قدم اول، امنیتی ها شناسایی و تحت کنترل باشند.
شناسایی امنیتی ها در حینِ عملکردشان هم امکانپذیر است و اغلب اما می بایست که از دانشِ محلی ها استفاده کرد. آنها (امنیتی ها) حتی ممکن است، دستگیری های نمایشی هم اجرا کنند و یا کتک کاری های الکی، برای به هم زدنِ توجه به خود! باید ساختمانهای مشرف به تظاهراتها را زیر نظر داشت و راههای گریز احتمالیِ هم خودمان، و هم امنیتی ها را در نظر گرفت. مردم محل را هم درگیر کرد که درب خانه ها را نبندند. باید چشم و گوشِ دفاع از معترضین بود. بادیگارد و مدافع جمعیتِ معترض.
باید خشم را جهت داد و هم مراقب بود که از طرف معترضین، کسی در "نفرت" لینچ نشود (مثل عراق، لینچ تک تیرانداز). پشت صحنه هم مهم است که پزشکان و پرستاران را دخیل کرد و خانه های امن برای مداوای مجروحین ترتیب داد تا باری دیگر زخمی هایمان را از بیمارستان ها ندزدند و بعد هم بعنوانِ جسد، به خانواده ها تحویل دهند.
جنگِ رودر رو هم، مقطعی از مبارزه است. هم اکنون، سران رژیم جنگ، را اعلام رسمی کرده اند (با شلیک مستقیم به قلب و مغزِ معترضین). ما نیز حتی اگر این نوع مبارزه ( گلوله علیه معترضین را نخواهیم)، اما حتی برای بازگشت به موقعیت قبلی (اشک آور/آبپاش علیه معترضین) مجبوریم تمام قوا، درگیر شویم. پس مثل هر جنگی، هر مبارز، نقشی برای خود و گروهش به عهده می گیرد. مسئولیت هر فرد با گروهش است (مالی/جانی) حتی خبرگیری (اطلاعات) از افراد دستگیر شده ی گروه را نیز، گروه باید تقبل کند. همچنین، مبارزه فقط در میدانِ دود و آتش نیست و ارتباطات را باید حتی به داخل زندانها نیز کشاند، طرح های فرار یا حملات دیجیتالی به ساختارهای زندان و غیره
به دوستانِ لائیک:
مهم نیست چهلم، هفتم، یا هر روزی است. عاشورا است یا تاسوعا! هر روز، می تواند روزی خوب برای مبارزه ی رودررو باشد، شرط آن حضور مردمِ معترض است.
به سایبری های مبارز:
اگر آنها اینترنت مردم را قطع می کنند، پس ما نیز باید روی ارتباطات (شبکه ی ملی) آنها زوم کنیم، هک کنیم و یک قدم از آنها جلوتر باشیم. از آنونیموس جهانی هم می شود کمک گرفت در اینگونه مواقع. هک کردن حسابهای بانکی اخیر، انتشارِ آدرس/عکس/مشخصات/فک و فامیل شان در خارج و علنی کردنِ به سوراخ رفته هایشان...خرابکاری در سیستم.
در ضمن: دیگر ویدئویی برای خارج از کشور نیازی نیست. موبایلها را در خانه گذاشته و تلفن های دستی و "دوزاری" را برای ارتباط داخلی گروه، احیا کنیم! شاخ هارا در مورد حمایت از خارج بکشید (چاقوی سرمایه داری دسته ی خود را نمی بُرد). مسیحایی کمک کننده وجود ندارد (ترامپ/پوتین/مائو/استالین...). در انتظار گودو نیز، نمی توان بود!
در هر اکسیونی دوره ای "سَرگروه" را عوض کنید. دفاع از خود همیشه "سرسطربرنامه تان" باشد. روزی چند ساعت بدوید تا بتوانید در ماراتونِ علیه کفتارها، مثل آهو در بروید!
(با پوزش از کفتارهای واقعی در چرخه ی طبیعت)
لباس زیاد بپوشید تا در صورت لزوم عوض کنید (مثلن دو کاپشن، ضربه گیر هم هست علیه باطوم. حتی می شود دو نوع کفش داشت، کفشهای کارگری (امنیت کار) محشر است، آنها که درونش فلز است. اگر ندارید، بدزدید! تا بعد مثل رابین هووووود، ماسکها یا کلاهخود یا بقیه وسایل را در جمعیت پخش کنید.
اگر بتوانیم از اکسیونهای خود و تظاهراتِ مردم دفاع کنیم، هدف بعدی باید باشد: آزادسازی از زندانهای غیر معروف و نا امن کردنِ راهپیمایی ساندیس خورها! کُلن ابتدا، جاهایی که نیروهای امنیتی زیاد متمرکز نیستند. در موردهای شناسایی این اماکن، البته همتِ اطلاعاتیِ عمومی لازم است. انتشار اطلاعات در خارج و بعد دسترسی عمومی در داخل مثل سال 88 راحت است. روی اینترنت ماهواره ای هم حساب نکنید! سعی کنید مثل دوره ی ما مُسن ترها دنبال شنودِ امنیتی ها بوده، فعلن تا یکه تازیِ رژیم با رادیو، خبر گیری کنید.
خبر خوب اینکه اغلب دوره ی جنگِ تن به تن کوتاه است و نشان دادنِ سٌمبه ی پر زور، آنها را به تعویضِ "اسلحه به اشک آور"، وادار می کند. بخصوص اینکه امنیتی ها خانواده هایشان میانِ مردم زندگی می کنند و هیچ حکومتی این ها را در ثروت افسانه ای اش شریک نکرده. کافی است عکسهایشان را در محله ی خودشان پخش کرد، مثل ساواکی ها غیب خواهند شد و هیچ پولی، نخواهد برگرداندشان!
تنها خطِ قرمز باشد: دفاع از زندگی، حتی حفاظت از جانِ دشمن، اگر اسیر شد!
به امید موفقیتِ همگی و
دست باکونین به همراهتان:)
در اینجا می توانید بخوانید که جنبش سیاه پوش ها چیست و تاریخچه ی آنها، از اروپا تا امریکا و تا مصر و امیدوارم بزودی در ایران و عراق و لبنان و بقیه مراکز اعتراض.
در ضمن ،کور کردن چشم دشمن، یعنی حتی کور کردنِ دوربین های مغازه ها. یادمان نرود که با شروع اعتراضاتِ آبان ماه، در یک جنگ تمام عیار هستیم، هرگز تنها بیرون نرویم. لباس خصوصی مان با لباس تظاهرات، فرق کند.آماده ی امکانِ هر اتفاقی هم باشیم. یعنی امکان مرگ، زخمی و دستگیر شدن و مفقود شدن هست. برای مواجهه با شرایطِ تحمیلیِ جدید، به خود و دیگران وقت بدهید.
اینهمه، آمادگی روحی لازم دارد. یعنی زندگی کردن در زمانِ حال! این را، از هم اکنون شروع کنید اما آهسته و پیوسته. نوشته ی
یک بلک -بلوکِ سابق!
پینک- بلوک کنونی!
بلک بلوک یا سیاه جامگان، جناح رادیکال و میلیتانت جنبش آنارشیسمِ جهانی بوده که برای جلوگیری از شناسایی شدن توسط مزدوران رنگارنگ راسیونالیته حاکم بخصوص میلیاردها دوربین امنیتی کار گذاشته شده در گوشه کنار این کره خاکی، از لباسهای یکدست سیاه، ماسک، کلاه موتور سیکلت، روسری و عینکهای آفتابی استفاده نموده و در گروههای عظیم انسانی به خیابان و جاده ها سرازیر شده تا علاوه بر شرکت در تظاهراتهای مختلف علیه عمال سرمایه داری، عزم و اراده راسخ و همگانی خویش را در ضرورت از بین بردن قدرت سازماندهی شده و سیستماتیک که در دنیای امروزه دولتها لانه فساد آن می باشند، اعمال نمایند. علاوه بر موارد مذکور رفقای بلک بلوک بطور کاملا مجهز در تظاهراتها حضور یافته و تا آخرین حد ممکن علیه مزدوران سرمایه مقاومت می کنند.
ادامه در اینجا