مقالات جدید: برای خواندن در منبع روی تیتر ها کلیک کنیم.
بررسی مقدماتی جنبش جلیقه زردها در فرانسه
سیه مشت
جنبش جلیقهزردها
مردان (54 درصد) در مقایسه با زنان (45 درصد) پرتعدادترند. اما سهم بالای زنان طبقهی کارگر، گروهی اجتماعی که به طور سنتی خیلی به لحاظ سیاسی بسیج نمیشوند، واقعیت قابلتوجهی است.
زنان همواره در تظاهرات شرکت داشتهاند، اما اینجا حضور پررنگتری دارند. این امر چند دلیل دارد: در غیاب سخنگویان رسمی، نمایندگان اتحادیههای کارگری یا نمایندگان سیاسی که همهشان معمولاً مردند، و در غیاب سازمانها، رسانهها ناگزیر به شرکتکنندگان «عادی» توجه کردند.
بُعد اجتماعی قدرتمند این منازعه و جایگاه کلیدی شرایط معیشتی در مطالبات این جنبش اجتماعی در محسوس بودن حضور زنان نقش دارد.
64 درصد معتقد بودند که اتحادیههای کارگری هیچ جایگاهی در این جنبش ندارند، 81 درصد این تصور را در مورد تمامی احزاب سیاسی داشتند.
تقریباً یکپنجم با اشاره به نخوت هیأت دولت گفتند که برای تظاهرات آنجا آمدند تا به دولت فعلی اعتراض کنند و خواستار استعفای امانوئل ماکرون بشوند). اغلب برای تأکید بر این عدم مشروعیت از اصطلاحات «سلطنت»، «الیگارشی» یا «دیکتاتوری» استفاده میشود. درخواست تغییرات نهادی که در 24 نوامبر پدیدار شد در یکم دسامبر تأیید شد.
شعارنویسی جلیقهزردها: «فاز یک: شانزه لیزه، فاز دو: جهان»
حرکت جلیقهزردها در فرانسه یک جنبش مالتیتودی است، متفاوت از جنبشهای قرن بیستم، در اعتراض به فلاکت ناشی از اصلاحات نئولیبرالی. مالتیتود (بیشماران)
آنتونیو نگری: چه اتفاقی در فرانسه افتاده است؟ شورشی از مردمانی عجیب که در اولین شنبه اعتراضات (۱۷ نوامبر) چهارراهها و خیابانهای استانها و وروردی اتوبانها را مسدود کردند؛ بنا به تصاویر، مبارزان در دومین شنبه اعتراضات (۲۴ نوامبر) شانزه لیزه را سنگربندی کردند و درخواست دیدار با رئیسجمهوری را داشتند. در سومین شنبه (۱ دسامبر) معترضان به محلات ثروتمند شهر پاریس حمله کردند، مملو از خشم با پلیس درگیر شدند و از فروشگاهها و رستورانها سرقت کردند… آیا این موضوعی جدی است؟ آنها از کجا میآیند؟
فراخوان کومرسی
( برگرفته از مقالهی فارسی نوشته و ترجمهی جبیب ساعی:
فراخوان “جلیقه زردها”ی شهر کُمرسی به تمامی مجامع تودهای:
” اجازه ندهیم نیروهای سیاسی جنبش ما را مال خود کنند!
زندهباد دموکراسی مستقیم!
هیچ نیازی به انتخاب نمایندگان منطقهای نداریم!
نزدیک به دو هفته است که جنبش “جلیقه زردها” صدهاهزار نفر را در اقصی نقاط فرانسه به خیابانها کشاندهاست. خیلی از این افراد برای اولین بار است که به تظاهرات دست میزنند.
افزایش قیمت گازوئیل قطرهای بود که کاسه را لبریز کرد و دشت را بهآتشکشید رنج، فقر و بیعدالتی هرگز چنین وسعتی پیدا نکردهاست. اکنون در تمام نقاط کشور صدها گروه محلی خود را سازمان میدهند و هر یک روشهای خاص خویش را میآزماید.
اینجا در کُمرسی در استان موز، ما از همان اول، با مجامع تودهای روزانه کار خود را بهپیش میبریم؛ در این مجمع همه حق و حقوقی برابر دارند. در فلکهها و مناطقی از شهر، سدمعبر کرده، پمپبنزینها را مسدودکردیم و اجازه رفتوآمد به اتومبیلها را تکتک میدادیم؛ همزمان کلبهای هم در مرکز شهر درست کردیم. هر روز در این کلبه دور هم جمع میشویم تا درمورد حرکتهای بعدیمان تصمیم بگیریم و درعینحال با دیگران وارد گفتگوشده و به افرادی که به ما میپیوندند خوشآمد بگوییم. در آنجا “آش همبستگی” درست کرده تا لحظاتی شیرین را کنار یکدیگر تجربه کرده و یکدیگر را بهتر بشناسیم و تمام اینها در یک برابری کامل انجام میشود.
هم اکنون مشاهده میکنیم که دولت و بخشهایی از جنبش پیشنهاد میکنند که برای هر منطقه نمایندگانی انتخاب کنیم یعنی چند نفر باشند که بهعنوان نماینده طرفِ صحبت دولت قرار بگیرند و بیان تمام تنوعی باشند که ما را تشکیل میدهد. ما هیچ نوع نمایندهای نمیخواهیم به این دلیل که اجباراً در نهایت نه برای ما که به جای ما سخن خواهند گفت.
این انتخابِ نماینده چه فایدهای خواهد داشت؟ همینجا در شهر کُمرسی افرادی از ما بهطور مرتب با معاون استاندار ملاقات داشتهاند؛ در شهرهای بزرگ هیأت دیگری از طرف “جلیقه زردها” مستقیماً با استاندار ملاقات کرد. این افراد تا همینجا هم بارها خشم و عصبانیت ما و مطالبات ما را به بالاییها منتقل کردهاند؛ آنها بهخوبی میدانند که ما مصمم هستیم تا با این رئیس جمهور منفور و این دولت که از آن هم منزجریم و سیستم فاسدی که آنها تجسم آن هستند تعیین تکلیف کنیم.
و دقیقاً بههمیندلیل است که دولت در هراس است چرا که میداند اگر بر سر مسألۀ عوارض و سوخت عقبنشینی کند، به ناچار باید بر سر بازنشستگی، بیکاران، جایگاه کارمندان و مابقی قضایا نیز وابدهد؛ بهخوبی میداند که ممکن است شرایط بسیج یک جنبش همگانی علیه سیستم را فراهم کند!
اگر دولت از ما نماینده و سخنگو میخواهد برای آن نیست که خشم و مطالبات ما را بهتر درک کند، بلکه صرفًا برای کنترل کردن و نهایتاً به خاک سپردن ماست. همانطور که از طریق سندیکاها عمل میکنند؛ آنها بهدنبال میانجی و واسطه هستند یعنی کسانی که بتوانند با آنها مذاکرهکنند یعنی در واقع بتوانند بر جنبش فشار آورده و خروش آتشفشانش را خاموشکنند. دنبال کسانی هستند که میخواهند از آنِ خود کرده و از آنها برای ایجاد دو دستگی در جنبش و در نهایت مدفونکردنِ آن استفاده کنند.
اما آنها هنوز قوت و هوشیاری جنبش ما را درک نکردهاند؛ آنها درک نکردهاند که ما در حال فکرکردن، سازماندهی و تکاملبخشیدن و گسترشدادن به عملیات خویش هستیم؛ یعنی فعالیتهایی که هراس بیپایان بهجان آنها میاندازد.
و بهخصوص اینکه آنها نمیفهمند که جنبش “جلیقه زردها” بهدنبال چیز دیگریاست، چیزی که به اشکال گوناگون طلبمیکند؛ چیزی فراتر از قدرت خرید و معیشت: “جلیقه زردها” خواهان این هستند که قدرت مردم توسط مردم و برای مردم اعمالگردد.
یعنی سیستم جدیدی که آنهایی که به نحوی تحقیرآمیز توسط دولتمردان مورد خطاب قرار میگیرند، “آنها که هیچ چیز نیستند” قدرت را دوباره بهدست گرفته و آنرا بر همین رهبران، قدرتهای پول و ثروت، آنهایی که جیبهای خود را پُرکردهاند اعمالسازند. این است برابری! این است عدالت! این است آزادی!
این است آنچه ما میخواهیم و این همه از پایین و پایه منشاء خواهدگرفت.
اگر ما نماینده یا سخنگو انتخابکنیم، خود منفعل خواهیمشد و نهایتًا بهسرعت، سیستم را بازتولید خواهیمکرد یعنی عملکردهایی از بالا به پایین برقرارخواهد شد و مثل همان کثافتهایی میشویم که بر ما حکومت میکنند. این بهاصطلاح نمایندگان مردم که جیبهای خود را پر کرده، قوانینی به ثبت میرساند که زندگی ما را ناممکن میسازد و فقط در راه منافع ثروتمندان عمل میکند. دستهای خود را در چرخدندههای سیستم نمایندگی نگذاریم و اجازه ندهیم که سیستم سیاسی ما را بلعیده و مالِخودکند. کلام خود را به یک مشت آدم (هر چند هم که سالم و صادق بهنظر برسند) واگذار نکنیم. آنها یا باید به حرف همه گوش دهند یا به حرف هیچکس!
ما از این شهر کوچک کُمرسی، از همه میخواهیم که همهجا در فرانسه کمیتههای تودهای تشکیلدهند، که از طریق مجمع عمومی منظم عملکنند؛ مکانهایی به وجودآورند که در آن سخن آزاد باشد و هرکس جرأت کند حرفش را بزند، صحبتکردن را تمرینکنیم؛ بتوانیم به یکدیگر کمک کنیم.
اگر واقعاً مجبور به انتخاب نماینده شدیم باید فقط در سطح کمیتههای محلی و در پیوستگی و نزدیکی کامل با حرف مردم باشد؛ نمایندگانی که بهنحوی اجباری خواستهای مردم را بیانکنند، قابل فسخ و دورهای باشند؛ در شفافیت کامل و با اطمینان کامل.
همچنین خواهان آنیم که صدها گروه از جلیقه زردها کلبههایی مثل ما بنا کنند که خانههای مردم باشد همانطور که در سَنْنزِر کردند ؛ در یک کلام، جایی برای به هم پیوستن، سازماندهی و هماهنگکردن در سطح محلی و در سطح استان؛ آن هم در برابری کامل.
این چنین است که پیروز میشویم، چرا که بالاییها عادت به مدیریت چنین جنبشی را ندارند و از اینجاست که هراسناک هستند. نگذاریم ما را رهبری کنند؛ نگذاریم ما را از آنِ خود کنند و بین ما اختلاف بیندازند.
ما هیچ یک از “نمایندگان” و “سخنگویانی را که سرخودْ خودشان را چنین تصور کردهاند نمی پذیریم.
ما میخواهیم حاکمیت خود را بر زندگی خویش باز پس بگیریم.
زنده باد “جلیقه زردها” در کلیه تنوعشان!
زندهباد قدرت مردم، بهدست مردم، برای مردم!“
جلیقهزردهای کومرسی
زمستان دگردیسیها
وقتِ کمونِ کمونها فرارسیده است
نامهای از چیاپاس به جلیقهزردها
بررسی مقدماتی جنبش جلیقه زردها در فرانسه
سیه مشت
جنبش جلیقهزردها
مردان (54 درصد) در مقایسه با زنان (45 درصد) پرتعدادترند. اما سهم بالای زنان طبقهی کارگر، گروهی اجتماعی که به طور سنتی خیلی به لحاظ سیاسی بسیج نمیشوند، واقعیت قابلتوجهی است.
زنان همواره در تظاهرات شرکت داشتهاند، اما اینجا حضور پررنگتری دارند. این امر چند دلیل دارد: در غیاب سخنگویان رسمی، نمایندگان اتحادیههای کارگری یا نمایندگان سیاسی که همهشان معمولاً مردند، و در غیاب سازمانها، رسانهها ناگزیر به شرکتکنندگان «عادی» توجه کردند.
بُعد اجتماعی قدرتمند این منازعه و جایگاه کلیدی شرایط معیشتی در مطالبات این جنبش اجتماعی در محسوس بودن حضور زنان نقش دارد.
64 درصد معتقد بودند که اتحادیههای کارگری هیچ جایگاهی در این جنبش ندارند، 81 درصد این تصور را در مورد تمامی احزاب سیاسی داشتند.
تقریباً یکپنجم با اشاره به نخوت هیأت دولت گفتند که برای تظاهرات آنجا آمدند تا به دولت فعلی اعتراض کنند و خواستار استعفای امانوئل ماکرون بشوند). اغلب برای تأکید بر این عدم مشروعیت از اصطلاحات «سلطنت»، «الیگارشی» یا «دیکتاتوری» استفاده میشود. درخواست تغییرات نهادی که در 24 نوامبر پدیدار شد در یکم دسامبر تأیید شد.
شعارنویسی جلیقهزردها: «فاز یک: شانزه لیزه، فاز دو: جهان»
حرکت جلیقهزردها در فرانسه یک جنبش مالتیتودی است، متفاوت از جنبشهای قرن بیستم، در اعتراض به فلاکت ناشی از اصلاحات نئولیبرالی. مالتیتود (بیشماران)
آنتونیو نگری: چه اتفاقی در فرانسه افتاده است؟ شورشی از مردمانی عجیب که در اولین شنبه اعتراضات (۱۷ نوامبر) چهارراهها و خیابانهای استانها و وروردی اتوبانها را مسدود کردند؛ بنا به تصاویر، مبارزان در دومین شنبه اعتراضات (۲۴ نوامبر) شانزه لیزه را سنگربندی کردند و درخواست دیدار با رئیسجمهوری را داشتند. در سومین شنبه (۱ دسامبر) معترضان به محلات ثروتمند شهر پاریس حمله کردند، مملو از خشم با پلیس درگیر شدند و از فروشگاهها و رستورانها سرقت کردند… آیا این موضوعی جدی است؟ آنها از کجا میآیند؟
فراخوان کومرسی
( برگرفته از مقالهی فارسی نوشته و ترجمهی جبیب ساعی:
فراخوان “جلیقه زردها”ی شهر کُمرسی به تمامی مجامع تودهای:
” اجازه ندهیم نیروهای سیاسی جنبش ما را مال خود کنند!
زندهباد دموکراسی مستقیم!
هیچ نیازی به انتخاب نمایندگان منطقهای نداریم!
نزدیک به دو هفته است که جنبش “جلیقه زردها” صدهاهزار نفر را در اقصی نقاط فرانسه به خیابانها کشاندهاست. خیلی از این افراد برای اولین بار است که به تظاهرات دست میزنند.
افزایش قیمت گازوئیل قطرهای بود که کاسه را لبریز کرد و دشت را بهآتشکشید رنج، فقر و بیعدالتی هرگز چنین وسعتی پیدا نکردهاست. اکنون در تمام نقاط کشور صدها گروه محلی خود را سازمان میدهند و هر یک روشهای خاص خویش را میآزماید.
اینجا در کُمرسی در استان موز، ما از همان اول، با مجامع تودهای روزانه کار خود را بهپیش میبریم؛ در این مجمع همه حق و حقوقی برابر دارند. در فلکهها و مناطقی از شهر، سدمعبر کرده، پمپبنزینها را مسدودکردیم و اجازه رفتوآمد به اتومبیلها را تکتک میدادیم؛ همزمان کلبهای هم در مرکز شهر درست کردیم. هر روز در این کلبه دور هم جمع میشویم تا درمورد حرکتهای بعدیمان تصمیم بگیریم و درعینحال با دیگران وارد گفتگوشده و به افرادی که به ما میپیوندند خوشآمد بگوییم. در آنجا “آش همبستگی” درست کرده تا لحظاتی شیرین را کنار یکدیگر تجربه کرده و یکدیگر را بهتر بشناسیم و تمام اینها در یک برابری کامل انجام میشود.
هم اکنون مشاهده میکنیم که دولت و بخشهایی از جنبش پیشنهاد میکنند که برای هر منطقه نمایندگانی انتخاب کنیم یعنی چند نفر باشند که بهعنوان نماینده طرفِ صحبت دولت قرار بگیرند و بیان تمام تنوعی باشند که ما را تشکیل میدهد. ما هیچ نوع نمایندهای نمیخواهیم به این دلیل که اجباراً در نهایت نه برای ما که به جای ما سخن خواهند گفت.
این انتخابِ نماینده چه فایدهای خواهد داشت؟ همینجا در شهر کُمرسی افرادی از ما بهطور مرتب با معاون استاندار ملاقات داشتهاند؛ در شهرهای بزرگ هیأت دیگری از طرف “جلیقه زردها” مستقیماً با استاندار ملاقات کرد. این افراد تا همینجا هم بارها خشم و عصبانیت ما و مطالبات ما را به بالاییها منتقل کردهاند؛ آنها بهخوبی میدانند که ما مصمم هستیم تا با این رئیس جمهور منفور و این دولت که از آن هم منزجریم و سیستم فاسدی که آنها تجسم آن هستند تعیین تکلیف کنیم.
و دقیقاً بههمیندلیل است که دولت در هراس است چرا که میداند اگر بر سر مسألۀ عوارض و سوخت عقبنشینی کند، به ناچار باید بر سر بازنشستگی، بیکاران، جایگاه کارمندان و مابقی قضایا نیز وابدهد؛ بهخوبی میداند که ممکن است شرایط بسیج یک جنبش همگانی علیه سیستم را فراهم کند!
اگر دولت از ما نماینده و سخنگو میخواهد برای آن نیست که خشم و مطالبات ما را بهتر درک کند، بلکه صرفًا برای کنترل کردن و نهایتاً به خاک سپردن ماست. همانطور که از طریق سندیکاها عمل میکنند؛ آنها بهدنبال میانجی و واسطه هستند یعنی کسانی که بتوانند با آنها مذاکرهکنند یعنی در واقع بتوانند بر جنبش فشار آورده و خروش آتشفشانش را خاموشکنند. دنبال کسانی هستند که میخواهند از آنِ خود کرده و از آنها برای ایجاد دو دستگی در جنبش و در نهایت مدفونکردنِ آن استفاده کنند.
اما آنها هنوز قوت و هوشیاری جنبش ما را درک نکردهاند؛ آنها درک نکردهاند که ما در حال فکرکردن، سازماندهی و تکاملبخشیدن و گسترشدادن به عملیات خویش هستیم؛ یعنی فعالیتهایی که هراس بیپایان بهجان آنها میاندازد.
و بهخصوص اینکه آنها نمیفهمند که جنبش “جلیقه زردها” بهدنبال چیز دیگریاست، چیزی که به اشکال گوناگون طلبمیکند؛ چیزی فراتر از قدرت خرید و معیشت: “جلیقه زردها” خواهان این هستند که قدرت مردم توسط مردم و برای مردم اعمالگردد.
یعنی سیستم جدیدی که آنهایی که به نحوی تحقیرآمیز توسط دولتمردان مورد خطاب قرار میگیرند، “آنها که هیچ چیز نیستند” قدرت را دوباره بهدست گرفته و آنرا بر همین رهبران، قدرتهای پول و ثروت، آنهایی که جیبهای خود را پُرکردهاند اعمالسازند. این است برابری! این است عدالت! این است آزادی!
این است آنچه ما میخواهیم و این همه از پایین و پایه منشاء خواهدگرفت.
اگر ما نماینده یا سخنگو انتخابکنیم، خود منفعل خواهیمشد و نهایتًا بهسرعت، سیستم را بازتولید خواهیمکرد یعنی عملکردهایی از بالا به پایین برقرارخواهد شد و مثل همان کثافتهایی میشویم که بر ما حکومت میکنند. این بهاصطلاح نمایندگان مردم که جیبهای خود را پر کرده، قوانینی به ثبت میرساند که زندگی ما را ناممکن میسازد و فقط در راه منافع ثروتمندان عمل میکند. دستهای خود را در چرخدندههای سیستم نمایندگی نگذاریم و اجازه ندهیم که سیستم سیاسی ما را بلعیده و مالِخودکند. کلام خود را به یک مشت آدم (هر چند هم که سالم و صادق بهنظر برسند) واگذار نکنیم. آنها یا باید به حرف همه گوش دهند یا به حرف هیچکس!
ما از این شهر کوچک کُمرسی، از همه میخواهیم که همهجا در فرانسه کمیتههای تودهای تشکیلدهند، که از طریق مجمع عمومی منظم عملکنند؛ مکانهایی به وجودآورند که در آن سخن آزاد باشد و هرکس جرأت کند حرفش را بزند، صحبتکردن را تمرینکنیم؛ بتوانیم به یکدیگر کمک کنیم.
اگر واقعاً مجبور به انتخاب نماینده شدیم باید فقط در سطح کمیتههای محلی و در پیوستگی و نزدیکی کامل با حرف مردم باشد؛ نمایندگانی که بهنحوی اجباری خواستهای مردم را بیانکنند، قابل فسخ و دورهای باشند؛ در شفافیت کامل و با اطمینان کامل.
همچنین خواهان آنیم که صدها گروه از جلیقه زردها کلبههایی مثل ما بنا کنند که خانههای مردم باشد همانطور که در سَنْنزِر کردند ؛ در یک کلام، جایی برای به هم پیوستن، سازماندهی و هماهنگکردن در سطح محلی و در سطح استان؛ آن هم در برابری کامل.
این چنین است که پیروز میشویم، چرا که بالاییها عادت به مدیریت چنین جنبشی را ندارند و از اینجاست که هراسناک هستند. نگذاریم ما را رهبری کنند؛ نگذاریم ما را از آنِ خود کنند و بین ما اختلاف بیندازند.
ما هیچ یک از “نمایندگان” و “سخنگویانی را که سرخودْ خودشان را چنین تصور کردهاند نمی پذیریم.
ما میخواهیم حاکمیت خود را بر زندگی خویش باز پس بگیریم.
زنده باد “جلیقه زردها” در کلیه تنوعشان!
زندهباد قدرت مردم، بهدست مردم، برای مردم!“
جلیقهزردهای کومرسی
زمستان دگردیسیها
وقتِ کمونِ کمونها فرارسیده است
نامهای از چیاپاس به جلیقهزردها
فیلم از فاز 2 حدود 40 دقیقه در تاریخ 24 نوامبر- سیاست خیابانی
Acte 2 des Gilets Jaunes à Paris / barricades sur les Champs-Elysées - 24 novembre 2018
فاز 5 در تاریخ 15 دسامبر حدود 7 دقیقه
Acte V - Dijon - Gilets jaunes
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen