رزا: عشق عین آزادی ست. تنها انسان رها تجربه اش می کند. غیر از این
فقط آویزان همدیگر شدن است تا روی آب بمانی!
اگرچه همواره مشاهدات نتیجه ی غرق زودتر...
روی خط از اولین می پرسد/میگویم: دوست پسر رفیقم. تصمیمی جمعی/ دمکراتیک برای
باکره نماندن!
تو چی؟ من رفتم "جنده خانه"!
اینروزها همه از نامه های عاشقانه فروغ فرخزاد می گویند. از صیغه شدنش و عشق به مردی
«زن و بچه دار»!
مردک توده ای اکنون هر آنچه نصیبش شده را بمانند کالا بفروش می گذارد! نامه های
فروغ را!
می گویند وضع روسها پس از اتحاد
جماهیر آنقدر خراب شد که پیرمرد، دندان مصنوعیش را نیز به فروش گذاشت!
از اینهمه "گذشت و فروتنی" البته "فمینیستها"
به وجد آمده، تشکر شان را با ماساژ آلت آغا فایل صوتی کردند...
جایی خواندم پس از تراژدی/کمدی، مرحله ی تهوع است ...
در اتاقی که به اندازه یک تنهایی است، دل من که به اندازه یک
عشق است،
به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد...
به زوال زیبای گل ها در گلدان،
به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای،
و به آواز قناری ها که به اندازه یک
پنجره می خوانند...
جنجال های نامه منتشر شده جدید فروغ فرخزاد خطاب به ابراهیم
گلستان
در
یکی دو روز اخیر نامه جدیدی از فروغ فرخزاد خطاب به ابراهیم گلستان منتشر
شده که بازتاب های بسیاری به همراه داشته است این گزارش به بررسی بازتاب
های مختلف در خصوص انتشار این نامه پرداخته است.
شکوه ميرزادگی
برای بیشتر خواندن اینجا را کلیک کنیم.