ترانه رپ: نه خدا، نه ارباب!
La Canaille - Ni Dieu Ni Maitre
Vive l'anarchie !
No pasaran ! Nos frères sont mort dans les goulag, déportés, aujourd'hui chassé par la police et assassiné au Chiapas, mais pourtant, toujours debout !
http://www.youtube.com/watch?v=2JKYQQtAn0I
ترجمه به پارسی:بگو ببینم راستی راستی ایمون دیوونه وار به چه درد میخوره؟ من که نمیدونم چی بگم، دندان قروچه میرم، خیلی تکان دهندهس، وقت تلف کردنه، به انتظار باد نشستنه، پافشاری نادرسته، با این که میبینیم حقیقت از پرده بیرون زده. اما اگر که بگید اصل ما از کجاس؟ من میگم: از بیگ بانگ، از تکامل، همه با کینگ کنگ برادریم. هر که غیر از این بگه دیوونهس. داداش! همه جزء پستاندارانیم، فقط عقل هم داریم، همین.
نه خدا، نه ارباب!
این چیزا رو بذار کنار، همه چی حساب شدهس، نگران نباش، من نمیفهمم نماز و دعا پیش خدا، چی میتونه برات بیاره، جز این که ما را عقب برونه، یا چه میدونم به افسانه بافی بندازه. تا دیگه رو خودمون حساب نکنیم و خدا رو باور کنیم و او را بپرستیم. میگن زیردستا بالا دست میشن، این جوری ما را منتر میکنن، قسم میخورن که وقتی مُردین، پاداش میگیرین! اما ما از خدا چه میدونیم؟ به چه حسابی باید به غیب ایمون بیاوریم و به آن دل خوش کنیم؟ پس در یک کلام، بیایین عاقل باشیم و نامعقول را تقدیس نکنیم.
نه خدا نه ارباب!
این منو از کوره به در میبره که تو ماجرای ملحدین زبونا باز شدند و وجدانها بیدار، اما ادیان هزارون نفر را که به ایمون خود ساده دلانه اعتماد کرده بودن، به خون میکشند. کشیش، ملا، خاخام، مرشد، چه فرقی دارن. همه سر و ته یک کرباسان. من وا میایستم، چون فاصله گرفتن از دین منو از هر آئینی که بخواد بر زندگی من فرمون برونه، خلاص میکنه. در یک کلام، دین چیزی نیست جز ساخته ی انسان و ابزاری تو دست اغنیا برای برده کردن مردم.
نه خدا نه ارباب!
رهبرهای مذهبی، همه، عین پادشاهانان. چه ساده است موعظه وقتی تو ابریشم میگوزی. برای ما قرضهای آخر ماه میماند و گرسنگی خوردن و محرومیت از هر حقی. اونها به خودشون حق میدن که راجع به کارای ما قضاوت کنن. آخه کیاند این خرفتها که کسب و کارشون فروش عقیده و ایمون است تا از فراز میلیونها ثروتشان به ما درس بدهند که مثلا چه چیز خوبه چه چیز بده. من به یک قدرت سیاسی که میدونه مهره ها و نقشه های سیاسیاش را چطوری جا بندازه میگم: برو به تخمم، برو گورتو گم کن! من خدا و ارباب ندارم.
پدر! من که نرده ی گهواره را دیده ام، دیگه میله های آهنی رو بر پنجره ام تحمل نمیکنم. من میگم همه شان برن پی دادن! نه خدا نه ارباب!
این را توی کله ات فرو کن: نه خدا نه ارباب!
La Canaille - Ni Dieu Ni Maitre
Vive l'anarchie !
No pasaran ! Nos frères sont mort dans les goulag, déportés, aujourd'hui chassé par la police et assassiné au Chiapas, mais pourtant, toujours debout !
http://www.youtube.com/watch?v=2JKYQQtAn0I
ترجمه به پارسی:بگو ببینم راستی راستی ایمون دیوونه وار به چه درد میخوره؟ من که نمیدونم چی بگم، دندان قروچه میرم، خیلی تکان دهندهس، وقت تلف کردنه، به انتظار باد نشستنه، پافشاری نادرسته، با این که میبینیم حقیقت از پرده بیرون زده. اما اگر که بگید اصل ما از کجاس؟ من میگم: از بیگ بانگ، از تکامل، همه با کینگ کنگ برادریم. هر که غیر از این بگه دیوونهس. داداش! همه جزء پستاندارانیم، فقط عقل هم داریم، همین.
نه خدا، نه ارباب!
این چیزا رو بذار کنار، همه چی حساب شدهس، نگران نباش، من نمیفهمم نماز و دعا پیش خدا، چی میتونه برات بیاره، جز این که ما را عقب برونه، یا چه میدونم به افسانه بافی بندازه. تا دیگه رو خودمون حساب نکنیم و خدا رو باور کنیم و او را بپرستیم. میگن زیردستا بالا دست میشن، این جوری ما را منتر میکنن، قسم میخورن که وقتی مُردین، پاداش میگیرین! اما ما از خدا چه میدونیم؟ به چه حسابی باید به غیب ایمون بیاوریم و به آن دل خوش کنیم؟ پس در یک کلام، بیایین عاقل باشیم و نامعقول را تقدیس نکنیم.
نه خدا نه ارباب!
این منو از کوره به در میبره که تو ماجرای ملحدین زبونا باز شدند و وجدانها بیدار، اما ادیان هزارون نفر را که به ایمون خود ساده دلانه اعتماد کرده بودن، به خون میکشند. کشیش، ملا، خاخام، مرشد، چه فرقی دارن. همه سر و ته یک کرباسان. من وا میایستم، چون فاصله گرفتن از دین منو از هر آئینی که بخواد بر زندگی من فرمون برونه، خلاص میکنه. در یک کلام، دین چیزی نیست جز ساخته ی انسان و ابزاری تو دست اغنیا برای برده کردن مردم.
نه خدا نه ارباب!
رهبرهای مذهبی، همه، عین پادشاهانان. چه ساده است موعظه وقتی تو ابریشم میگوزی. برای ما قرضهای آخر ماه میماند و گرسنگی خوردن و محرومیت از هر حقی. اونها به خودشون حق میدن که راجع به کارای ما قضاوت کنن. آخه کیاند این خرفتها که کسب و کارشون فروش عقیده و ایمون است تا از فراز میلیونها ثروتشان به ما درس بدهند که مثلا چه چیز خوبه چه چیز بده. من به یک قدرت سیاسی که میدونه مهره ها و نقشه های سیاسیاش را چطوری جا بندازه میگم: برو به تخمم، برو گورتو گم کن! من خدا و ارباب ندارم.
پدر! من که نرده ی گهواره را دیده ام، دیگه میله های آهنی رو بر پنجره ام تحمل نمیکنم. من میگم همه شان برن پی دادن! نه خدا نه ارباب!
این را توی کله ات فرو کن: نه خدا نه ارباب!
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen