فیلم نان و آزادی : آنارشیستهای انقلابی و خیانت استالینیست ها به انقلاب مردم دراسپانیا
داونلود فیلم نان و آزادی با زیرنویس حک شده فارسی از لینکهای
http://www.megaupload.com/?d=DFCDW2ZF
یا از لینک
http://www.megaupload.com/?d=6LBZTJ5A
توضیحاتی برای دیدن فیلم با زیرنویس
برای خواندن نقد فیلم در منبع یا روی ادامه مطلب کلیک کنیم.
توضیح دانلود: فیلم تقریبا 900 ام بی زیپ شده و به فرم Mkv است. دانلود مجانی. دیدن بهplayer مناسب
SMPlayer
subtitle: persian, schriftart: tahoma, code: westeuropaische
Land And Freedom به زبان انگلیسی در گوگل- کل فیلم 104 دقیقهenglish
به زبان اسپانیولی در گوگلspain
Land And Freedom در یوتیوب 104 min
viva la revolution
VIVA POUM! Gegen Stalinismus und Kapital! Für die Freiheit und Sozialismus!
خلاصه داستان: مرد سالمندی به نام دیوید کارنه در لیورپول می میرد و یکی از نزدیکانش به نام کیم در وسایل او مشتی خاک، نامه ها، عکس ها و روزنامه های قدیمی مربوط به جنگ های داخلی اسپانیا در دهه سی را پیدا می کند. او شروع به خواندن نامه هایی که دیوید به محبوبش در آن سالها نوشته می کند و از این پس فیلم با یک فلاش بک به زمان جنگ بر می گردد.
سال 1936، دیوید (یان هارت) بیکار است و تصمیم می گیرد به جمهوری خواهان اسپانیا ملحق شود و با فاشیست ها مبارزه کند. او در طول مسیر با یک گروه آنارشیست که زنی مبارز به نام بلانکا (روسانا پاستور) هم در آن عضویت دارد، آشنا می شود و به آنها می پیوندد. آنها به جنگ می روند اما درگیری میان آنارشیست ها با کمونیست های پرو روس و طرفدارن استالین بالا می گیرد تا حدی که خشونت آن کمتر از درگیری میان فاشیست ها و جمهوری خواهان نیست. در جریان یکی از این مبارزات دیوید بر اثر انفجار مجروح می شود و بلانکا از او پرستاری می کند، این اتفاق باعث ایجاد رابطه عاطفی میان دیوید و بلانکا می شود و ....
جنگهای داخلی اسپانیا بین سالهای 1936 – 1939 شروع شده و در جریان آن بیش از یک میلیون نفر کشته شدند ، از مهمترین نکات قابل توجه نقش شوروی امپریالیستی می باشد که طبق معمول کمونیستها و آنارشیستهای آن کشور را دست مایه قراردادها و مصالح سیاسی – اقتصادی قرار داده و با پشت کردن به آنها ، زمینه را برای شکست نیروهای چپگرا و عروج فاشیسم در قالب فرانکو هموار میکند . هر چند در مورد ماهیت شوروی به ظاهر کمونیست و نقش استالین مطالب فراوانی نگاشته شده است ولی یکی از مواردی که کمتر مورد توجه قرار گرفته نقش این کشور در آلت دست قرار دادن و خیانت به کمونیستهای کشورهای مختلف و بالطبع تأثیرات مخرب این نوع کارها بر آینده و زندگی میلیونها انسان می باشد . در فیلم نان و آزادی کارگردان توانسته است تا حدی ابعاد این فاجعه را به تصویر کشیده و نشان دهد که چگونه سرنوشت یک کشور و مردمانش در میان جدال و کشمکشهای دیگر دولتها رقم زده شده و سرانجام با چراغ سبز استالین و وجه المصالحه قرار دادن نیروهای انقلابی آن دیار ، اسپانیا بدست فرانکو و نیروهای فالانژ تحت سرکرده گی او می افتد و تا جایی پیش میرود که در جنگ دوم جهانی به عنوان یکی از متحدین موسولینی و هیتلر قد علم نموده و در گسترش شر و فلاکت نقش بازی میکند .
ترجمه این فیلم تقدیم می گردد به همه جانهای آزادی که تا آخرین رمق در برابر فالانژهای فرانکو مقاومت نموده و سرانجام و به ناحق متحمل شکست و تلفات سنگینی شدند ، خونهایی که همان اندازه که فاشیستها در ریختنشان دست داشتند به همان اندازه هم نتیجه مستقیم خیانت اربابان سرمایه داری دولتی و ناسیونالیسم روسی می باشند . فریدون حسین زاده
پلان آخر:
کن لوچ کارگردانی است که تا کنون به عنوان فیلمسازی که همواره رسیدگی به مقوله سیاست را دست مایه ساختن آثارش قرار داده، شناخته شده است. آثاری چون "برنامه مخفی"، "بارش سنگ ها"، "نگاه ها و لبخندها"، "آواز کارلا"، "زمین و آزادی"، "نان و گل سرخ" و "باد بر مرغزارها می وزد" همگی گویای این مطلب است که لوچ بیش از هر چیز به سیاست و تاثیر آن بر زندگی اجتماعی و فردی افراد پرداخته است. دیدگاهی که البته تنها محدود به جغرافیایی خاص نمی شود و نگاهی فراگیر و بین المللی را در غایت اندیشه اش داراست. کن لوچ سینما را تجربه ای اجتماعی می داند و معتقد به ساختن فیلمهایی با زیربنای انسانی است. رئالیسم لوچ در ترسیم انسانهای ملموس و حقیقی قابل تحسین است و در عین حال وفاداری او به شیوه دیرپای نئورئالیسم ایتالیا نیز قابل توجه است. "زمین و ازادی" در گستره فعالیت سینمایی لوچ در رسیدگی به مسائل سیاسی-اجتماعی حائز جایگاه ویژه ای است. فیلمی که به شیوه ای نوستالژیک دست به تلفیق میان عشق و سیاست می زند و همچون اکثر آثار لوچ نمونه موفقی در حیطه چنین دست آثاری به شمار می رود.
کن لوچ در "زمین و آزادی" به جنگ های داخلی اسپانیا در خلال سالهای دهه سی میلادی می پردازد. لوچ معتقد است که اسطوره حماسی و نابغرنج جنگ های داخلی اسپانیا به عنوان نخستین نبرد بزرگ چپ گرایان بر علیه فاشیسم از دیرباز زیر سایه نکته تلخ تر دیگری نیز بوده است و آن اینکه انقلاب مردمی در اسپانیا با سوء ظن و از سوی هم پیمان های خود مورد خیانت قرار گرفت!
"زمین و آزادی" به انگاره قراری است که کن لوچ و جیم آلن برای اثبات این موضوع با یکدیگر گذاشته اند که جنگ داخلی اسپانیا چیزی فراتر از دوره پر شور و رنگینی در روند چشم گشودن اسپانیا به روی جهان نو بوده است. در این فیلم به رسم سایر آثار لوچ موضوع های شخصی و سیاسی تاثیر متقابل بر یکدیگر می گذارند و تعادل ظریفی میان جنبه های آموزشی و دراماتیک در آن برقرار می شود. کن لوچ در "زمین و آزادی" مضمونی را یافته که طنین تاریخی اش با شدت و دامنه دیدگاه او متناسب است. شور زندگی و هیجان خشم دو مقوله ای است که لوچ در نهایت ظرافت به آنها پرداخته است. شعف و سرزندگی در لحظه خاطرات زنده، در آنگاه که همه چیز مهم است، و خشم و هراس از اینکه مبادا همه رویاهای خوب به نام مصلحت به ورطه نابودی کشیده شوند. اما قلب فیلم در صحنه های نبرد نمی تپد، هرچند که این صحنه ها با بی واسطگی و به دور از هرگونه گزافه گویی گرفته شده، بطوریکه جلوه ای کاملا موثق یافته است، اما صحنه کلیدی "زمین و آزادی" یک جدل سیاسی میان شبه نظامیان ضد فاشیست است که در آن هر دسته به زبان خود نظرش را می گوید که منجر به درز اختلافات شدیدی میان آنها می شود. حال اگر این نکته به نظر ابلهانه می رسد، دقیقا به این علت است که بخشی از خیانت بزرگی که لوچ در این فیلم به آن می پردازد، آن است که سیاست را بدل به مقوله ای خشک، بعید و بی ارتباط به زندگی روزمره ما کرده اند. این جدل بر سر اینکه آیا باید زمین را در یک روستای تازه آزاد شده اشتراکی کرد یا نه، ریشه دار و زننده و یا هر چیز دیگری هست، مگر ابلهانه. زیرا از نظر مردمی که درگیر آن هستند این پرسش نه مسئله جزمیت بلکه مسئله ای حاد و بی واسطه است و از این رو می توان گفت که زمین و آزادی دو نامی که در عنوان فیلم هم در یکدیگر تنیده شده اند، بستر شکل گیری ماجراهایی از این دست است. بلانکا پس از مرگش، چنانکه آرزویش بود در زمین اشتراکی دفن می شود، اما مدتی بعد حکومت زمین را به مالکیت خصوصی بر می گرداند و بدین سان آزادی که او برایش جنگیده بود حتی در مرگ هم از او ربوده می شود و این دردناک ترین و در عین حال نوستالژیک ترین مضمون فیلم است.
"زمین و آزادی" اگرچه به سان مرثیه ای پر سوز و گداز در توصیف آزادی خواهان و مبارزین است اما می توان به آن از چشم دیگری نیز نگریست. کن لوچ در این فیلم به نوعی مجلس گرامی داشتی برای دوره ای برگزار می کند که در آن سیاست در حکم نفس بود و جان. سالهایی ابری که انترناسیونال می توانست اشک را مهمان چشمها کند، سالهایی که مردم سرشار از شور و امید شعار "رفیق، فردا مال ماست" را سر می دادند. در اینجا نیز ستیزه جویی آرمان است که آماج آن، بی علاقگی و بی روحی زمانه ماست که چنین موضع گیری هایی را موضوع نوستالژی یا بیزاری می داند. "زمین و آزادی" نه تنها به انقلاب اسپانیا، بلکه با دیدی وسیع تر انقلاب روسیه و حتی اروپای شرقی هم ارجاع پیدا می کند. در واقع از دید لوچ، انقلابی که در اسپانیا به آن خیانت شد همانی بود که در روسیه و اروپای شرقی مورد خیانت قرار گرفت و این خیانت تا جایی اثر گذار بوده که خاکستر آن تا به امروز هم داغ و روشن باقی مانده است. "زمین و آزادی" بنای سرد و متروکی در لیورپول را ترسیم می کند که تنها بارقه امید آن تداوم مبارزه است....
جنگهای داخلی اسپانیا بین سالهای 1936 – 1939 شروع شده و در جریان آن بیش از یک میلیون نفر کشته شدند ، از مهمترین نکات قابل توجه نقش شوروی امپریالیستی می باشد که طبق معمول کمونیستها و آنارشیستهای آن کشور را دست مایه قراردادها و مصالح سیاسی – اقتصادی قرار داده و با پشت کردن به آنها ، زمینه را برای شکست نیروهای چپگرا و عروج فاشیسم در قالب فرانکو هموار میکند . هر چند در مورد ماهیت شوروی به ظاهر کمونیست و نقش استالین مطالب فراوانی نگاشته شده است ولی یکی از مواردی که کمتر مورد توجه قرار گرفته نقش این کشور در آلت دست قرار دادن و خیانت به کمونیستهای کشورهای مختلف و بالطبع تأثیرات مخرب این نوع کارها بر آینده و زندگی میلیونها انسان می باشد . در فیلم نان و آزادی کارگردان توانسته است تا حدی ابعاد این فاجعه را به تصویر کشیده و نشان دهد که چگونه سرنوشت یک کشور و مردمانش در میان جدال و کشمکشهای دیگر دولتها رقم زده شده و سرانجام با چراغ سبز استالین و وجه المصالحه قرار دادن نیروهای انقلابی آن دیار ، اسپانیا بدست فرانکو و نیروهای فالانژ تحت سرکرده گی او می افتد و تا جایی پیش میرود که در جنگ دوم جهانی به عنوان یکی از متحدین موسولینی و هیتلر قد علم نموده و در گسترش شر و فلاکت نقش بازی میکند .
ترجمه این فیلم تقدیم می گردد به همه جانهای آزادی که تا آخرین رمق در برابر فالانژهای فرانکو مقاومت نموده و سرانجام و به ناحق متحمل شکست و تلفات سنگینی شدند ، خونهایی که همان اندازه که فاشیستها در ریختنشان دست داشتند به همان اندازه هم نتیجه مستقیم خیانت اربابان سرمایه داری دولتی و ناسیونالیسم روسی می باشند .
فریدون حسین زاده
داونلود فیلم نان و آزادی با زیرنویس حک شده فارسی از لینکهای
http://www.megaupload.com/?d=DFCDW2ZF
یا از لینک
http://www.megaupload.com/?d=6LBZTJ5A
توضیحاتی برای دیدن فیلم با زیرنویس
برای خواندن نقد فیلم در منبع یا روی ادامه مطلب کلیک کنیم.
توضیح دانلود: فیلم تقریبا 900 ام بی زیپ شده و به فرم Mkv است. دانلود مجانی. دیدن بهplayer مناسب
SMPlayer
subtitle: persian, schriftart: tahoma, code: westeuropaische
Land And Freedom به زبان انگلیسی در گوگل- کل فیلم 104 دقیقهenglish
به زبان اسپانیولی در گوگلspain
Land And Freedom در یوتیوب 104 min
viva la revolution
VIVA POUM! Gegen Stalinismus und Kapital! Für die Freiheit und Sozialismus!
خلاصه داستان: مرد سالمندی به نام دیوید کارنه در لیورپول می میرد و یکی از نزدیکانش به نام کیم در وسایل او مشتی خاک، نامه ها، عکس ها و روزنامه های قدیمی مربوط به جنگ های داخلی اسپانیا در دهه سی را پیدا می کند. او شروع به خواندن نامه هایی که دیوید به محبوبش در آن سالها نوشته می کند و از این پس فیلم با یک فلاش بک به زمان جنگ بر می گردد.
سال 1936، دیوید (یان هارت) بیکار است و تصمیم می گیرد به جمهوری خواهان اسپانیا ملحق شود و با فاشیست ها مبارزه کند. او در طول مسیر با یک گروه آنارشیست که زنی مبارز به نام بلانکا (روسانا پاستور) هم در آن عضویت دارد، آشنا می شود و به آنها می پیوندد. آنها به جنگ می روند اما درگیری میان آنارشیست ها با کمونیست های پرو روس و طرفدارن استالین بالا می گیرد تا حدی که خشونت آن کمتر از درگیری میان فاشیست ها و جمهوری خواهان نیست. در جریان یکی از این مبارزات دیوید بر اثر انفجار مجروح می شود و بلانکا از او پرستاری می کند، این اتفاق باعث ایجاد رابطه عاطفی میان دیوید و بلانکا می شود و ....
جنگهای داخلی اسپانیا بین سالهای 1936 – 1939 شروع شده و در جریان آن بیش از یک میلیون نفر کشته شدند ، از مهمترین نکات قابل توجه نقش شوروی امپریالیستی می باشد که طبق معمول کمونیستها و آنارشیستهای آن کشور را دست مایه قراردادها و مصالح سیاسی – اقتصادی قرار داده و با پشت کردن به آنها ، زمینه را برای شکست نیروهای چپگرا و عروج فاشیسم در قالب فرانکو هموار میکند . هر چند در مورد ماهیت شوروی به ظاهر کمونیست و نقش استالین مطالب فراوانی نگاشته شده است ولی یکی از مواردی که کمتر مورد توجه قرار گرفته نقش این کشور در آلت دست قرار دادن و خیانت به کمونیستهای کشورهای مختلف و بالطبع تأثیرات مخرب این نوع کارها بر آینده و زندگی میلیونها انسان می باشد . در فیلم نان و آزادی کارگردان توانسته است تا حدی ابعاد این فاجعه را به تصویر کشیده و نشان دهد که چگونه سرنوشت یک کشور و مردمانش در میان جدال و کشمکشهای دیگر دولتها رقم زده شده و سرانجام با چراغ سبز استالین و وجه المصالحه قرار دادن نیروهای انقلابی آن دیار ، اسپانیا بدست فرانکو و نیروهای فالانژ تحت سرکرده گی او می افتد و تا جایی پیش میرود که در جنگ دوم جهانی به عنوان یکی از متحدین موسولینی و هیتلر قد علم نموده و در گسترش شر و فلاکت نقش بازی میکند .
ترجمه این فیلم تقدیم می گردد به همه جانهای آزادی که تا آخرین رمق در برابر فالانژهای فرانکو مقاومت نموده و سرانجام و به ناحق متحمل شکست و تلفات سنگینی شدند ، خونهایی که همان اندازه که فاشیستها در ریختنشان دست داشتند به همان اندازه هم نتیجه مستقیم خیانت اربابان سرمایه داری دولتی و ناسیونالیسم روسی می باشند . فریدون حسین زاده
پلان آخر:
کن لوچ کارگردانی است که تا کنون به عنوان فیلمسازی که همواره رسیدگی به مقوله سیاست را دست مایه ساختن آثارش قرار داده، شناخته شده است. آثاری چون "برنامه مخفی"، "بارش سنگ ها"، "نگاه ها و لبخندها"، "آواز کارلا"، "زمین و آزادی"، "نان و گل سرخ" و "باد بر مرغزارها می وزد" همگی گویای این مطلب است که لوچ بیش از هر چیز به سیاست و تاثیر آن بر زندگی اجتماعی و فردی افراد پرداخته است. دیدگاهی که البته تنها محدود به جغرافیایی خاص نمی شود و نگاهی فراگیر و بین المللی را در غایت اندیشه اش داراست. کن لوچ سینما را تجربه ای اجتماعی می داند و معتقد به ساختن فیلمهایی با زیربنای انسانی است. رئالیسم لوچ در ترسیم انسانهای ملموس و حقیقی قابل تحسین است و در عین حال وفاداری او به شیوه دیرپای نئورئالیسم ایتالیا نیز قابل توجه است. "زمین و ازادی" در گستره فعالیت سینمایی لوچ در رسیدگی به مسائل سیاسی-اجتماعی حائز جایگاه ویژه ای است. فیلمی که به شیوه ای نوستالژیک دست به تلفیق میان عشق و سیاست می زند و همچون اکثر آثار لوچ نمونه موفقی در حیطه چنین دست آثاری به شمار می رود.
کن لوچ در "زمین و آزادی" به جنگ های داخلی اسپانیا در خلال سالهای دهه سی میلادی می پردازد. لوچ معتقد است که اسطوره حماسی و نابغرنج جنگ های داخلی اسپانیا به عنوان نخستین نبرد بزرگ چپ گرایان بر علیه فاشیسم از دیرباز زیر سایه نکته تلخ تر دیگری نیز بوده است و آن اینکه انقلاب مردمی در اسپانیا با سوء ظن و از سوی هم پیمان های خود مورد خیانت قرار گرفت!
"زمین و آزادی" به انگاره قراری است که کن لوچ و جیم آلن برای اثبات این موضوع با یکدیگر گذاشته اند که جنگ داخلی اسپانیا چیزی فراتر از دوره پر شور و رنگینی در روند چشم گشودن اسپانیا به روی جهان نو بوده است. در این فیلم به رسم سایر آثار لوچ موضوع های شخصی و سیاسی تاثیر متقابل بر یکدیگر می گذارند و تعادل ظریفی میان جنبه های آموزشی و دراماتیک در آن برقرار می شود. کن لوچ در "زمین و آزادی" مضمونی را یافته که طنین تاریخی اش با شدت و دامنه دیدگاه او متناسب است. شور زندگی و هیجان خشم دو مقوله ای است که لوچ در نهایت ظرافت به آنها پرداخته است. شعف و سرزندگی در لحظه خاطرات زنده، در آنگاه که همه چیز مهم است، و خشم و هراس از اینکه مبادا همه رویاهای خوب به نام مصلحت به ورطه نابودی کشیده شوند. اما قلب فیلم در صحنه های نبرد نمی تپد، هرچند که این صحنه ها با بی واسطگی و به دور از هرگونه گزافه گویی گرفته شده، بطوریکه جلوه ای کاملا موثق یافته است، اما صحنه کلیدی "زمین و آزادی" یک جدل سیاسی میان شبه نظامیان ضد فاشیست است که در آن هر دسته به زبان خود نظرش را می گوید که منجر به درز اختلافات شدیدی میان آنها می شود. حال اگر این نکته به نظر ابلهانه می رسد، دقیقا به این علت است که بخشی از خیانت بزرگی که لوچ در این فیلم به آن می پردازد، آن است که سیاست را بدل به مقوله ای خشک، بعید و بی ارتباط به زندگی روزمره ما کرده اند. این جدل بر سر اینکه آیا باید زمین را در یک روستای تازه آزاد شده اشتراکی کرد یا نه، ریشه دار و زننده و یا هر چیز دیگری هست، مگر ابلهانه. زیرا از نظر مردمی که درگیر آن هستند این پرسش نه مسئله جزمیت بلکه مسئله ای حاد و بی واسطه است و از این رو می توان گفت که زمین و آزادی دو نامی که در عنوان فیلم هم در یکدیگر تنیده شده اند، بستر شکل گیری ماجراهایی از این دست است. بلانکا پس از مرگش، چنانکه آرزویش بود در زمین اشتراکی دفن می شود، اما مدتی بعد حکومت زمین را به مالکیت خصوصی بر می گرداند و بدین سان آزادی که او برایش جنگیده بود حتی در مرگ هم از او ربوده می شود و این دردناک ترین و در عین حال نوستالژیک ترین مضمون فیلم است.
"زمین و آزادی" اگرچه به سان مرثیه ای پر سوز و گداز در توصیف آزادی خواهان و مبارزین است اما می توان به آن از چشم دیگری نیز نگریست. کن لوچ در این فیلم به نوعی مجلس گرامی داشتی برای دوره ای برگزار می کند که در آن سیاست در حکم نفس بود و جان. سالهایی ابری که انترناسیونال می توانست اشک را مهمان چشمها کند، سالهایی که مردم سرشار از شور و امید شعار "رفیق، فردا مال ماست" را سر می دادند. در اینجا نیز ستیزه جویی آرمان است که آماج آن، بی علاقگی و بی روحی زمانه ماست که چنین موضع گیری هایی را موضوع نوستالژی یا بیزاری می داند. "زمین و آزادی" نه تنها به انقلاب اسپانیا، بلکه با دیدی وسیع تر انقلاب روسیه و حتی اروپای شرقی هم ارجاع پیدا می کند. در واقع از دید لوچ، انقلابی که در اسپانیا به آن خیانت شد همانی بود که در روسیه و اروپای شرقی مورد خیانت قرار گرفت و این خیانت تا جایی اثر گذار بوده که خاکستر آن تا به امروز هم داغ و روشن باقی مانده است. "زمین و آزادی" بنای سرد و متروکی در لیورپول را ترسیم می کند که تنها بارقه امید آن تداوم مبارزه است....
جنگهای داخلی اسپانیا بین سالهای 1936 – 1939 شروع شده و در جریان آن بیش از یک میلیون نفر کشته شدند ، از مهمترین نکات قابل توجه نقش شوروی امپریالیستی می باشد که طبق معمول کمونیستها و آنارشیستهای آن کشور را دست مایه قراردادها و مصالح سیاسی – اقتصادی قرار داده و با پشت کردن به آنها ، زمینه را برای شکست نیروهای چپگرا و عروج فاشیسم در قالب فرانکو هموار میکند . هر چند در مورد ماهیت شوروی به ظاهر کمونیست و نقش استالین مطالب فراوانی نگاشته شده است ولی یکی از مواردی که کمتر مورد توجه قرار گرفته نقش این کشور در آلت دست قرار دادن و خیانت به کمونیستهای کشورهای مختلف و بالطبع تأثیرات مخرب این نوع کارها بر آینده و زندگی میلیونها انسان می باشد . در فیلم نان و آزادی کارگردان توانسته است تا حدی ابعاد این فاجعه را به تصویر کشیده و نشان دهد که چگونه سرنوشت یک کشور و مردمانش در میان جدال و کشمکشهای دیگر دولتها رقم زده شده و سرانجام با چراغ سبز استالین و وجه المصالحه قرار دادن نیروهای انقلابی آن دیار ، اسپانیا بدست فرانکو و نیروهای فالانژ تحت سرکرده گی او می افتد و تا جایی پیش میرود که در جنگ دوم جهانی به عنوان یکی از متحدین موسولینی و هیتلر قد علم نموده و در گسترش شر و فلاکت نقش بازی میکند .
ترجمه این فیلم تقدیم می گردد به همه جانهای آزادی که تا آخرین رمق در برابر فالانژهای فرانکو مقاومت نموده و سرانجام و به ناحق متحمل شکست و تلفات سنگینی شدند ، خونهایی که همان اندازه که فاشیستها در ریختنشان دست داشتند به همان اندازه هم نتیجه مستقیم خیانت اربابان سرمایه داری دولتی و ناسیونالیسم روسی می باشند .
فریدون حسین زاده
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen