Donnerstag, 12. Juli 2018

شکار ساحره‌ها از سر گرفته شده. مبارزه برای امور مشترک: سیلویا فدریچی-لینک دانلود کتاب کالیبان و ساحره | سیلویا فدریچی | ترجمه مهدی صابری

برای خواندن مطالب در منبع روی تیتر ها کلیک کنیم.

لینک دانلود کتاب کالیبان و ساحره | سیلویا فدریچی | ترجمه مهدی صابری
 لینک جدید با کیفیت بهتر   اینجا

لینک دانلود کتاب کالیبان و ساحره | سیلویا فدریچی | ترجمه مهدی صابری
اینجا  و اینجا (مدیافایر-30 مگابایت)

با تشکر زیاد از به اشتراک گذاشتن و زحمت اسکن و همه چی...
همه چیز
برای همه...



در جستجوی منشأ تبعیض | عاطفه رنگریز

کالیبان و ساحره

در نیمه‌ی اول برنامه با کمک مترجم کتاب، سعی می‌کنیم فصل ها و ایده‌های محوری کتاب را با هم مرور کنیم، و مشخصاً به نقد سیلیویا فدریچی بر مفهوم انباشت بدوی مارکس بپردازیم و ببینیم که چگونه فدریچی با تکیه بر مفهوم بازتولید نیروی کار و جایگاه اجتماعی زنان، فرایند انباشت بدوی و گذار از فئودالیسم به سرمایه‌داری را بررسی می‌کند و در واقع تاریخی را می‌نویسد که در بررسی مارکس غایب بود. به علاوه این فرایند انباشت یک واقعه‌ی منفرد تاریخی نبوده و سرتاسر کتاب با نظر به اقتصاد جهانی شده و فرایندهای  انباشت بدوی معاصر شکل گرفته‌است.

بازتولید اجتماعی چه کوفتیه؟

بین شستن ظرف‌ها، داشتن رابطه‌ی جنسی و خواندن قصه شب برای کودک خردسال چه چیزی مشترک است؟

همه این‌ها فعالیت‌ها، کارها و زحماتی هستند که می‌توانیم به عنوان کار بازتولیدی بشناسیم. منظور از بازتولیدی کار تولید و بازتولید آدم‌ها است. اغلب مردم بازتولید (باروری) را به بچه آوردن نسبت می‌دهند یعنی به بازتولید بیولوژیکی.

بچه‌دار شدن بدون شک بخشی از بازتولید است، اما وقتی درباره بازتولید حرف می‌زنیم،مشخصا کار بازتولیدی، به چیزهای خیلی بیشتری اشاره می‌کنیم. کار بازتولیدی شامل همه آن کارهای ما است که هم به طور روزمره و هم در فاصله های  بین نسلی، آدم ها را تولید و بازتولید می‌کند و مثل هر کار دیگرِ تحت سلطه سرمایه داری، کاری است که با تعارض، خشونت و بهره کشی گره خورده‌است. یکی از دلایل اصلی این همه تعارض، این است که ما آدمها را به طریقی خنثی یا انتزاعی تولید و بازتولید نمی‌کنیم؛ در سرمایه‌داری نوع بشر را به عنوان نیروی کار یا نیروی کار بالقوه بازتولید می‌کنیم؛ ما آد‌م‌ها را به عنوان کارگر بازتولید می کنیم.

سیلویا فدریچی و کار زنانه | ساسان صدقی‌نیا

در حالیکه سرمایه مساله کار مزدی را در مرکز سازماندهیِ اجتماعی خود قرار میدهد اما برای ارزش زدایی از  کار نیز می کوشد تا به بیشترین میزان ممکن بهره‌کشی از نیروهای کار نائل شود. تعریف کار از نظر سرمایه فعاليتي ست كه نسبتي با دستمزد داشته باشد، ارزشمندي با نسبت مستقيم با دستمزد بيان ميشود، پست ترين و بی‌ارزشترین كار، كار رايگان يا فعاليتي ست كه اصولاً در اذهان، كار محسوب نشود. فدریچی برای نشان دادن حوزه بازتولید، آن را تا درون خانه ها نیز بسط میدهد تا نشان دهد سازمان اجتماعیِ کار، در سرمایه داری  یک قلمرو سرتاسری ست و نقطه ای بیرون از تابعیت خود را باقی نمیگذارد. در اینجاست که کارِ زنان در حوزه یِ بازتولید اهمیت وافری پیدا میکند، ارزش زدایی از کار زنان به چنان درجه‌ای باید می رسید که کارِخانگی زنان، کار محسوب نشود. هر چقدر از نظر فدریچی قلمرو تولید و بازتولیدِ نیروی کار اهمیت فراوانی برای سرمایه پیدا کرد به همان میزان از اهمیت آن در مبارزات کاسته شد.

از نظر فدریچی مبارزات برای کار بیرون از خانه و استقلالِ مالی زنان، همواره حلقه یِ مفقوده‌ای داشته است و آن این بوده است که در کم اهمیت جلوه دادن کار خانگی، با سرمایه هم نظر است. برخلاف دیدگاههای ذات‌گرایانه‌ی فمنیستی که اختصاص مزد برای کار خانگی را نوعی تبلیغ برای کار خانگی میدانند، فدریچی در سلسله بحث هایِ درخشانِ خود نشان میدهد مبارزه برای دستمزدِ کار خانگی نه تنها سرشت جنسیِ آن را هدف قرار میدهد بلکه یک حلقه یِ مهم در مبارزات ضد سرمایه‌داری محسوب میشود. از نظر فدریچی ارزش زدایی از کار زنان و تقسیم کار جنسی  منبعث از آن، ریشه واقعی ستم بر زنان را در سرمایه‌داری تشکیل میدهد، دیدگاهی که نقطه عزیمت خود را مساله بازتولید نیروی کار قرار داده است که همواره نادیده انگاشته شده است. انباشتی که سرمایه از طریقِ کار بی ارزش و شبه رایگان زنان انجام میدهد به انباشت تقسیم کار و تقسیم تمایزات و نقش پذیری های جنسی منجر میشود. با درنظر گرفتن اهمیت درهم تنیدگیِ کار رایگان زنان، بخصوص در خانه با سازمان کار اجتماعی، از نظر فدریچی زنان بازندگان اصلی ظهور سرمایه داری و تقسیم کار جنسیِ آن بوده‌اند. کار رایگان خانگی از سوی زنان قلمرو اساسی پذیرش تقسیم کاری ست که در آن نقشی ویژه به زنان برای کنترل و انجام کار رایگان و شبه رایگان سپرده می شود.

نگاهی کوتاه به آمار جهانی اهمیت فراوان بحثهای فدریچی درموردِ علل ارزش‌زدایی از کار زنان را بخوبی نشان میدهد. براساس برآورد سازمان ملل، دو سوم کاری که در اقتصاد جهان صورت می‌گیرد بوسیله زنان انجام می‌گیرد ولی تنها ۵ درصد درآمد و فقط ۱درصد ثروت جهان در دست زنان است. زنان فاقد منابع و فرصتهای کافی برای برون رفتن از فقر هستند. در اقتصاد جهان، مزد زنان به طور متوسط معادل ۵۰ درصد مزد مردان است. درکشورهای پیشرفته صنعتی این اختلاف کمتر است ولی این اختلاف وجود دارد. برای نمونه در کانادا برای هردلاری که مردان مزد می‌گیرند، مزد زنان فقط ۷۲ سنت است.

اما مسئله تنها این نیست که کارِ زنان مشمول مزد کمتری است، بلکه برای بخش عمده‌ای از کاری که انجام می دهند، اصولا مزدی دریافت نمی‌کنند. ارزش پولی این کار بدون مزد براساس برآورد سازمان ملل در جهان ۱۱۰۰۰میلیارد دلار است. افزایش تقاضا برای کارهای بی‌مزد زنان، از جمله دلایلی است که فرصت مشارکت اجتماعی را از بسیاری از زنان می‌گیرد. و به همین دلیل بخش عمده ای از اقتصاد در سایه و پنهانِ عصر نولیبرالیسم که با ارزان سازی بهای نیروی کار همراه است، در اختیار زنان است. بی ثباتی و انعطافِ کاری، بیشتر از همه دامن زنان را گرفته است و بسیاری از زنان، به خاطر همین کارهای بی‌مزد، مجبور به قبول کارهای نیمه وقت می‌شوند یا ناچارند در کارهای کم بازده، کم حقوق و بدون قرار داد- برای اینکه بتوانند کارهای بدون مزد را هم انجام بدهند، مشارکت کنند.

وبسایت کلکتیو
http://kollektive.work/

زندگی کردن مثل یک فمنیسیت | سارا احمد

نیاز به یک داستان سیاسی نو داریم

 در حدود ۲۰ سال گذشته، شاهد هم‌گرایی چشمگیری در یافته‌های علوم عصب‌شناسی، روان‌شناسی، انسان‌شناسی و زیست‌شناسی تکاملی بوده‌ایم. همگی‌شان به این واقعیت اشاره می‌کنند که میزان نوع‌دوستی در بشر، به قول یکی از مقالات ژورنال «جدیدترین یافته‌ها در روان‌شناسی»۱، «در مقایسه با دیگر حیوانات به طرز حیرت‌انگیزی منحصر‌به‌فرد است». در کتابم فهرستی از ارجاعات به مقالات علمی درباره این موضوع هست.
 ما همچنین قابلیت شگفت‌آوری برای یکدلی (empathy) و گرایشی به همکاری داریم که در میان پستانداران تنها با موش صحرایی برهنه برابری می‌کند. این گرایش‌ها ذاتی و مادرزادی‌اند. ما در علفزارهای گرمسیری آفریقا تکامل یافتیم: دنیای دندان‌های نیش و چنگال‌ها و شاخ‌ها و عاج‌ها. به‌رغم آنکه ضعیف‌تر و کندتر از حیوانات شکارگر بالقوه‌مان و نیز اکثر طعمه‌هامان بودیم، اما زنده ماندیم. این کار را به‌واسطه پرورش یک توانایی استثنائی در همکاری متقابل انجام دادیم. این نیاز مبرم به همکاری از آنجا که برای بقایمان ضرورت داشت، از خلال انتخاب طبیعی (natural selection) در سخت‌افزار مغزمان تعبیه شد.

شکار ساحره‌ها از سر گرفته شده است

انباشت بدوی و بازتولید اجتماعی | مهدی صابری

مبارزه برای امور مشترک: سیلویا فدریچی

مصاحبه‌ی سیلویا فدریچی به بهانه کتاب «انقلاب در نقطه آغازین»

برای خواندن مطالب در منبع روی تیتر ها کلیک کنیم.

پ.ن.: لطفن لینک کتاب را برایمان بفرستید.
کالیبان و ساحره | سیلویا فدریچی | ترجمه مهدی صابری

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen